نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شيرازي ها و آدرس shiraziha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

خريد لوازم تحرير بصورت عمده در شيراز

 

نشاني :  شير از خيابان تيموري  كوچه تحرير

 

 

مزيت :   در اين نشاني مغازه ها بصورت عمده  فروش بوده و كليه خرده فروشان لوازم تحريردر شيراز از اينجا خريد ميكنند .حتما يه سري بزنيد.


برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:خريد لوازم تحرير بصورت عمده در شيراز, ] [ 12:44 ] [ شیرازیها ]

 

پول درآوردن در شرایط بد اقتصادی

 

 

 

دوست دارید چه طور پول بیشتری به دست آورید؟
اگر برای پرداخت صورت حساب‌های خود به درآمد بیشتری نیاز دارید یا اگر می‌خواهید با توجه به نا اطمینانی‌های فعلی پس انداز خود را افزایش دهید باید پول بیشتری داشته باشید. داشتن یک پس انداز معقول نه تنها باعث ثروتمندتر شدن شما می‌شود، بلکه به زندگی‌تان ثبات می‌بخشد.

برای پول درآوردن کارهای جالبی می‌توان کرد


1 - نگاهی به تبلیغات بیندازید
می‌توانید از طریق کوتاه کردن چمن‌ها، مراقبت از حیوانات خانگی، مراقبت از کودکان، مراقبت از سالمندان و کارهایی از این دست پول خوبی به دست بیاورید بدون این که وقت زیادی صرف کنید.



2 - حال که بازار مسکن دچار رکود شده موقعیت‌های خوبی خواهید داشت
با یک بنگاه مسکن تماس بگیرید و خدمات خود را ارائه دهید. می‌توانید پیشنهاد دهید که خانه‌های مصادره شده را تا زمانی که مشتری برایشان پیدا شود تمیز کنید، چمن‌ها را کوتاه نگه دارید، به حیاط سرکشی کنید یا در خانه سکونت کنید تا از ورود افراد ناشناس جلوگیری کنید. حتی می‌توانید پیشنهاد دهید که گاه گاه سری به خانه بزنید تا ببینید مشکلی پیش نیامده باشد. با توجه به انبوه خانه‌هایی که بدون مشتری باقی‌مانده مطمئن باشید پیشنهادتان پذیرفته می‌شود.



3 - رستوران‌ها و کافه‌ها نیز در روزهای نزدیک تعطیلات به کارگران اضافی نیاز دارند
سعی کنید در یکی از رستوران‌های مورد علاقه تان کار پیدا کنيد. پیشخدمت‌ها در یک روز شلوغ می‌توانند 50 تا 100 دلار انعام بگیرند.



4 - کمپانی‌های تهیه کتاب تلفن نیز دو یا سه بار در سال استخدام می‌کنند
من سه بار برای این کمپانی‌ها کار کرده‌ام و هر بار حدود 200 دلار کسب کرده ام. تمام کاری که باید بکنید این است که یک ویدیوی 15 دقیقه ای برای آشنایی با کار تماشا کنید. اگر یک خودروی بیمه شده و یک سابقه رانندگی خوب داشته باشید می‌توانید کتاب‌های تلفن را جا‌به‌جا کنید. با توجه به حجم کتابی که جابه جا کرده‌اید پول دریافت می‌کنید. همچنین می‌توانید منطقه‌هایی که می‌خواهید را انتخاب کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر همین الان به شرکت تهیه کتاب تلفن زنگ بزنید.

5 - شرکت‌های توزیع نیز در تعطیلات یا مناسبت‌هایی نظیر روز مادر، کریسمس و روز شکرگزاری به پیک احتیاج دارند


اگر یک خودروی بیمه شده و سوابق رانندگی مناسبی داشته باشید می‌توانید به این کار مشغول شوید.

برای این که شغل با ثبات تری پیدا کنید توزیع روزنامه را در نظر بگیرید
اگر نمی‌خواهید هر روز کار کنید می‌توانید به عنوان کارگر جانشین استخدام شوید. حتی اگر در هفته دو روز هم روزنامه‌ها را توزیع کنید می‌توانید 75 دلار به دست آورید. می‌توانید برای روزنامه مورد علاقه‌تان کار کنید.
فروشگاه‌های فروش هدیه برای بیماران هم به کسانی احتیاج دارند تا هدایا، گل یا مواد غذایی را به بیماران برسانند. در برخی از این فروشگاه‌ها افراد داوطلب مشغول به کارند، اما ممکن است بتوانید در ازای خدمات‌تان پول هم دریافت کنید. در کنار دستمزد، می‌توانید از شادی کسانی که برایشان کادو می‌برید هم خوشحال شوید.
فروشگاه‌های زنجیره ای هم، کسانی که بخواهند قفسه‌ها را مرتب و پرکنند و کالاهای جدید را در فروشگاه جای دهند را استخدام می‌کنند. این فروشگاه‌ها به خصوص به کسانی نیازمندند که بخواهند شب‌ها دیر وقت یا صبح‌های زود کار کنند. اگر بتوانید در این ساعات به خصوص وقت بگذارید پول خوبی به دست می‌آورید.


شما در چه چیزی خوب هستید؟
دوخت و دوز بلدید؟ به طراحی داخلی علاقه‌مندید؟ به گل کاری علاقه دارید؟ در هر صورت می‌توانید کاری به دست آورید. می‌توانید در حمل‌و‌نقل اثاث خانه، نقاشی ساختمان، پرکردن بسته‌ها، تدریس خصوصی یا تدریس موسیقی مشغول شوید. در تمام این موارد می‌توانید تعیین کنید که چه قدر می‌خواهید کار کنید. شاید بتوانید این اوقات را به خاطره‌های خوبی تبدیل کنید. موقعیت‌های کسب پولی که در اطرافتان وجود دارد را فراموش نکنید. من در مورد چیزهایی صحبت می‌کنم که دیگر مورد نیازتان نیستند.



حراج‌های آنلاین راه خوبی برای فروش این ابزار هستند
اگر برای شروع به کمک نیاز دارید به شما می‌گویم که در اغلب شهرها مغازه‌هایی هستند که ابزار دست دوم خریداری می‌کنند یا حتی می‌توانید در گاراژ خانه تان حراج برگزار کنید و پول کسب کنید. از این راه شما با راحت شدن از شر آشغال‌هایتان پول به دست می‌آورید. اقتصاد بهبود خواهد یافت. ما از رکود نجات پیدا می‌کنیم و نسبت به قبل قوی‌تر می‌شویم، اما نباید منتظر بمانیم.

اگر می‌خواهید خلاق باشید می‌توانید فرصت‌هایی را به دست آورید تا در همین وضعیت هم پول به دست آورید. این گونه می‌توانید آینده خوبی داشته باشید. 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:پول درآوردن در شرایط بد اقتصادی, ] [ 20:23 ] [ شیرازیها ]

برای سرمایه گذاری موفق 8 قانون زیر را آویزه گوش تان کنید

 

 

 

 

 

سرمایه گذاری خوب و مطمئن هم مثل هر کار و پیشه دیگری نیازمند دانستن اصول و برنامه ریزی است و کسی می تواند ادعای انجام سرمایه گذاری موفق داشته باشد که از اصول آن پیروی کند.


آنچه در این گزارش پیش روی شماست، اصولی کلی و بسیار مهم است که رعایت آنها راه را برای سرمایه گذاری خوب و مطمئن باز می کند:



1 - تلاش نکنید آینده را حدس بزنید
یادگیری پذیرش آنچه در آینده اتفاق می افتد، بسیار مهمتر از تلاش برای حدس زدن و پیش بینی آینده ای است که هنوز نیامده است.

 



2 - اهمیت پس انداز از سرمایه گذاری بیشتر است
خیلی ها هستند که دائم استرس این را دارند که آیا سرمایه گذاریِ درستی انجام داده اند یانه، این در حالی است که افراد دور اندیش بیشتر به این فکر می کنند که چگونه پس انداز کنند تا در روزهای نیاز از آن استفاده کنند.

 



3 - اخبار مهم را پی بگیرید
نمی شود بخواهید جایی سرمایه گذاری کنید و خبر از چند و چون ماجرا و وضعیت بازار و مسائلی از این دست نداشته باشید. بخش های خبری گوناگون، روزنامه ها و از همه راحتتر سایت های اینترنتی همگی امکاناتی هستند که شما برای سرمایه گذاری بهتر باید از آنها استفاده کنید.



4 - تیز هوشی ذاتی از زبل بودن سر کلاس مهمتر است
از بین دو سرمایه گذار که یکی صرفا با آموزش های کلاس و کتاب و درس پیش می رود و دیگری تلاش می کند به حس و درک و استعداد و پشتکار خود تکیه کند، اصولا دومی موفقتر است.



5 - پیش از سرمایه گذاری با دیگران درباره اش صحبت کنید
مشورت، عنصر و المان مهم در هر کاری است که متاسفانه از سوی خیلی ها نادیده گرفته می شود. استفاده از تجربه دیگران رایگان است، آن را از دست ندهید.



6 - بسیاری از مشکلات مالی نتیجه شک و تردید هستند
لطفا اگر تصمیم به سرمایه گذاری می گرید، اول از آن مطمئن شوید و بعد قدم در مسیر آن بگذارید. تردید، عنصر ویرانگری است که تنها می تواند سرمایه گذاری شما را خراب و آنچه دارید را از شما بگیرد.



7 - گذشته ها گذشته، فراموششان کنید
آنچه در گذشته اتفاق افتاده، مربوط به همان زمان است و اگر کسی در گذشته سرمایه گذاری ناموفقی را انجام داده، دلیلی ندارد که سرنوشت شما هم مثل او شود.



8 - سرمایه گذاری بی نقص وجود خارجی ندارد
فکر اینکه سرمایه گذاری را انجام دهید که هیچ مشکلی در مسیر آن پیش نیاید و از هر لحاظ کامل و بی نقص باشد، تنها وقت تلف کردن است. به جای این رویاپردازی ها تلاش کنید که بیاموزید، چالش ها را چگونه از سر راه بردارید.

 

 

 


 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:, ] [ 20:5 ] [ شیرازیها ]

5 اصل شکست در امور مالی

 

 

گاهی اوقات اشتباهات کاملا مشهودی را در زندگی برای بارها و بارها تکرار می کنیم. سرمایه گذاری نیز از این امر مستثنی نیست. افرادی که معمولا دارای حافظه خوبی نیستند، یک اشتباه را به کرات در مورد مسائل اقتصادی تکرار می کنند.

اگر شما در مورد اصول ابتدایی علوم اقتصادی آگاهی کاملی نداشته باشید، سرمایه گذاری برای شما تبدیل به یک امر پیچیده می شود. هر کس برای بهره مندی از آینده ای روشن تر، باید از همین حالا راه و روش صحیح سرمایه گذاری را بیاموزد. خیلی ها سفارش می کنند که چه کنید تا سرمایه گذار موفقی باشید، اما این مطلب می گوید اگر چه کاری انجام دهید، در سرمایه گذاری شکست می خورد.

سردرگمی بین کوتاه مدت و بلند مدت
فنونی وجود دارند به نام فنون مدیریت فعال که با استفاده از آن می توان برای خرید یا فروش کالای سرمایه ای تصمیم گرفت، ولی گاه پیش می آید که با رعایت آنها هم سرمایه گذاران ضرر می کنند. مثلا مشاهده می شود که بعضی از سرمایه گذاران هنگامی که قیمت ها پایین آمده و احساس می کنند پول خود را از دست داده اند، شروع به فروش می کنند و زمانی که وضع بازار خوب است و قیمت ها بالاست، اقدام به خرید می کنند. برخی از کارشناسان معتقدند: «یکی از بزرگ ترین اشتباهات زمانی پیش می آید که به سرمایه گذاری بلندمدت خود با دید کوتاه مدت
نگاه کنید.»
آنچه بیشتر مردم انجام می دهند این گونه است. وقتی مردم تصمیم به فروش می گیرند که بازار خراب است و خریدار کم، اما زمانی می توان به قیمت خوب فروخت که بازار در شرایط خوبی باشد. در این شرایط باید سوال کرد: چگونه می خواهید سرمایه خود را بازیابید، در حالی که سرمایه گذاری خود را تبدیل به پول نقد کرده اید. پول در شرایط عادی صرف نظر از تغییرات بازار، می تواند متوسطی از ارزش را به شما بدهد.» اگر شکنندگی بازار شما را نگران می کند، با یک مشاور سرمایه گذاری مشورت کنید تا شما را درباره وضعیت بازار راهنمایی کند، اما در کنار آن به اندازه کافی درباره کاری که می خواهید انجام دهید تحقیق کنید تا بدانید مشاور شما کفایت لازم را دارد؟

وفاداری به سرمایه گذاری های طولانی
همانطور که یک بوکسور باید بداند چه زمانی باید ضربه بزند و چه موقعی عقب بکشد، یک سرمایه گذار هم باید یاد بگیرد چه موقع کنار بکشد. همیشه سرمایه گذاری ها منجر به سود نمی شوند. باید بتوانید بر احساسات خود غلبه کنید تا اشتباهات خود را شناسایی کنید و جلوی ضرر را بگیرید. این اصل را به یاد داشته باشید دچار طمع نشوید! اگر دیدید از سرمایه گذاری شما بوی خوشی نمی آید، هیچ گاه نشانه های خوبی از آن شنیده نمی شود. آن را ۱۰ سال نگه ندارید، چون همه پولتان را از دست خواهید داد.

خرید نسیه
نسیه خرید کردن؛ یعنی پول مصرف امروز را فردا دادن. باید مواظب این روش بود. در دنیا نیز نسبت به روش های اعتباری خرید هشدار می دهند. خرید کردن توسط اعتبار، یعنی خرج کردن پول فردا به خاطر هوس امروز! معمولا خرج کردن به این روش منجر به پشیمانی می شود و نتیجه آن یک دور باطل از بدهکاری است. کاری نکنید که درآمد امروز به خاطر ولخرجی های دیروز مصرف شود.» راه حل رهایی از این سیاه چال، کم کردن مخارج غیرضروری و کمی صرفه جویی است، تا اینکه بدهی ها حل شوند، ولی تجربه نشان داده کسی که در چاله خرید با اعتبار گیر می کند، به ندرت می تواند از آن خارج شود. تعادلی بین بدهی ها و هزینه های کنونی برقرار کنید؛ به طوری که پس از مدتی این بدهی ها را صاف کنید و در عین حال خیلی زیر فشار نباشید. اگر اکنون بتوانید برای خرید چیز هایی که هوس کرده اید بخرید، کمی صبر کنید در آینده هم اعتبار خود را خواهید داشت و می توانید از آن استفاده کنید، با این تفاوت که کمتر بدهکار خواهید بود. همیشه استفاده از اعتبار را به تعویق بیندازید و هر بار بگویید دفعه بعد با آن خرید می کنم دفعه بعد و دوباره دفعه بعد.» شما هنوز هم می توانید خوش باشید، ولی ابتدا پس انداز خود را کنار بگذارید. به این روش هزینه بلندمدت شما کاهش خواهد یافت.

گرفتن وام های با بهره بالا
شاید دلیل خوبی برای گرفتن وام داشته باشید، اما یک لحظه فکر کنید که نتوانسته اید اقساط خود را بپردازید و مامور بانک در راه خانه شماست تا آن را مصادره کند! تصفیه یک وام زمان زیادی می خواهد. اگر می توانید با بهره پایین تر وام خود را تصفیه کنید و سعی کنید برای خرید های بزرگ خود به اندازه کافی پس انداز کنید. برای این منظور می توانید یک حساب پس انداز اضطراری باز کنید. تا اینکه وامی بگیرید که عرصه را بر شما تنگ کند. اگر مجبورید وام بگیرید پس از اینکه به اندازه کافی پس انداز کردید، می توانید کمتر وام بگیرید و بهره کمتری هم بپردازید. پس انداز شما می تواند به صورت طلا، نقره یا سهام باشد که در شرایط تورمی بالا این راه ها بیشتر توصیه می شوند. بهترین کار این است که حسابی باز کنید که نتوانید از آن پول بردارید، ولی بتوانید به صورت ماهیانه در حساب خود پس انداز کنید. برای آینده ای راحت تر پس انداز کنید تا از چپاول حسابتان توسط خودتان جلوگیری کنید.

اعتماد به افراد با مهارت های محدود
نمی توان از کسی که دانش لازم را ندارد برای سرمایه گذاری کمک گرفت و به نصایح او گوش داد. افراد معمولی معمولا بازیچه حرفه ای ها یا قربانی طمع خود هستند. البته برخی مواقع این افراد شاید مهم باشند، اما در عرصه سرمایه گذاری متخصص نباشند؛ بنابراین اعتماد به افراد غیرمتخصص هزینه دارد. اگر در دام چنین نصایحی افتادید، شاید بهترین راه قبول مشکل باشد. باید آن را به عنوان یک درس دردناک قبول کنید. به این امید که این درس برای شما خیلی گران تمام نشود. درباره سرمایه گذاری خود دوباره تحقیق کنید و با توجه به شرایط خود که آیا می خواهید در بلندمدت یا کوتاه مدت سرمایه خود را بازیابید، بهترین تصمیم را بگیرید، اما برای دفعه بعد که می خواهید سرمایه گذاری کنید علاوه بر اینکه از کمک افراد حرفه ای بهره می برید، باید در مورد سرمایه گذاری تان خودتان هم تحقیق کنید و ببینید اکنون شرایط بازار چگونه است؟ شرایط تاثیرگذار بر آن چه هستند؟
اگر سهام شرکتی را می خرید درباره وضعیت شرکت، درآمدها و نحوه مدیریت آن اطلاعاتی به دست آورید.

آیا بازار آنها رو به رشد است؟ آیا اکنون در بازار موفق عمل می کنند و این موفقیت در آینده هم ادامه خواهد داشت؟ آیا بزرگان سرمایه تمایلی به خرید این سهام دارند؟ اگر برای کالای سرمایه ای پول خود را می دهید، آیا این کالا تاییدیه های لازم را دارد؟ آیا شرکتی که به شما محصول خود را عرضه می کند، گواهینامه معتبر دارد؟ آیا تولید کننده آن برای همه کالا های خود گواهینامه معتبر دارد؟ 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:5 اصل شکست در امور مالی, ] [ 8:27 ] [ شیرازیها ]

 

تکنیک های فروش در دوران بحران

 

 

 

 

با توجه به بحران اقتصادی سال نود ویک ،بسیاری از شر کتها با مساله کاهش فروش روبرو شده اند.به نظر می رسد حفظ سهم از بازار در این سال خیلی مهم تر از افزایش فروش باشد.به عنوان مثال اگر شرکت ما در سال نود ،ده درصد سهم بازار را داشته باشد در سال نود یک هم باید تلاش کند همان ده درصد را حفظ کند(اگرچه ده درصد سهم بازار سال نود و یک از ده درصد سال نود کمتر می باشد.)



یکی از تکنیک های فروش در بحران قیمت گذاری جعبه ای ویسته ای می باشد.شما می توانید چنین کالا یا خدمت را در داخل یک بسته پیشنهادی به مشتریان ارئه کنید.به مثال های زیر توجه کنید:


یک آژانس مسافربری در کنار بلیط رفت و برگشت هواپیما محصولات دیگری نظیر رزرو هتل،صبحانه،نهار،شام،گشت داخل شهر و غیره را ارئه می کند.به نظر می رسد او یک محصول به مشتری فروخته است اما در حقیقت چندین محصول به مشتری ارائه شده است.

 


یک آرایشگاه می تواند مجموعه خدمات خود را در قالب یک بسته بفروش برساند.
در حوزه لوازم آرایشی می توان چندین محصول را در قالب یک بسته بفروش رساند.

 


یک آموزشگاه کامپیوتر می تواند چندین دوره پیشنهادی را در قالب یک دوره ثبت نام کند. یا با ارائه همزمان کتاب و سی دی آموزشی فروش خود را بالا تر ببرد.



و ....

در این رابطه رعایت چندین نکته ضروری می باشد:



1)قیمت پیشنهادی بسته باید از جمع تک تک قیمت های محصول داخلی کمتر باشد.

2)تفاوت قیمت جالب توجه باشد و مشتری را به تحریک وا دارد.

3)پیشنهاد می شود در صورتی که محصول فیزیکی است، بسته بندی زیبا برای آن در نظر گرفته شود.

4)پیشنهاد می شود محصولات بسته مکمل هم باشند. 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:تکنیک های فروش در دوران بحران, ] [ 8:26 ] [ شیرازیها ]

 

«بازاریابی و فروش تلفنی»

 

«بازاریابی و فروش تلفنی»، یکی از رایج‌ترین ابزارهای بازاریابی و فروش و یک دانش علمی به‌همراه پشتوانه‌های تجربی و مهارت‌های عملی‌ست که تنها افراد واجد شرایط و شرکت‌های پرقدرت برای رونق‌بخشیدن به فعالیت‌های بازاریابی و فروش، قادرند به بهترین نحو از این ابزار کارآمد و پرسود، بیش‌ترین درآمدها را کسب کنند.

 




گام‌های طلایی برای بازاریابی و فروش تلفنی
- به تعهدتان در مقابل مشتری، پایبند باشید و از دادن وعده‌ی بی‌پایه، خودداری‌کنید.
ادعایی کنید که می‌توانید از پس آن برآیید. در دنیای امروز، صداقت و پیگیری، از مهم‌ترین کارکردهای جذب و حفظ مشتری‌ست.
- همیشه پس از مشتری، گوشی را بگذارید.
مواردی پیش‌می‌آید که بعد از اتمام مکالمه و خداحافظی و هنگامی که شما در حال گذاشتن گوشی روی تلفن هستید، ناگهان مشتری چیزی را به‌یاد می‌آورد و می‌خواهد آن را با شما در میان بگذارد اما شما متوجه صدای او نمی‌شوید و گوشی را می‌گذارید. بهتر است برای جلوگیری از چنین حالتی و رعایت بیش‌تر ادب و احترام به مشتری، پس از این‌که صدای قرارگرفتن گوشی او و قطع مکالمه را شنیدید، گوشی خودتان را روی تلفن قراردهید.




- یادگیرنده باشید و مهارت خویش را با تمرین و تکرار ارتقا دهید.
برای این‌که از قافله‌ی پیشرفت عقب نمانید، مدام باید برای آموزش خویش وقت بگذارید و هزینه کنید و این‌ها را سرمایه‌گذاری روی خودتان بدانید.



- حد تعادل را در رفتارتان رعایت کنید.
برای فروش‌های زیاد، مغرور نشوید و به‌هنگام فروش‌های کم نیز دلسرد نگردید. غرور و دست‌کم گرفتن خویش، هر دو دام‌های خطرناکی‌ست که پیش روی بازاریابان و فروشندگان قراردارد.




- مشاوری متخصص و امین برای مشتری باشید.
در حرفه‌ی بازاریابی، پیش از این‌که بتوانید شرکت و محصولی را به مشتری معرفی کنید، باید قادر باشید خودتان را در دل مشتری جاکنید، به‌نحوی که او پذیرا و دوستدار شما باشد. البته مشتریان انتظار دارند علاوه‌بر اعتمادی که در آنان ایجاد می‌کنید، در کارتان نیز مسلط باشید و بتوانید به‌عنوان مشاوری متخصص و امین، پاسخ‌گوی سؤالات‌شان باشید، پس بهتر است بیش‌تر درباره‌ی مشتری صحبت کنید تا درباره‌ی خودتان! این یکی از رموز موفقیت است.




- روحیات مشتریان را درک کنید؛ قرارنیست همه‌ شبیه هم باشند.
مشتریان، روحیات و حالات متفاوتی دارند؛ بعضی با اشتیاق و علاقه‌مند هستند و با تمام وجود در روند مذاکره شرکت می‌کنند، بعضی بی‌تفاوت و خنثی هستند، برخی خسته و غیرعلاقه‌مند و گروهی نیز تحت فشار و پرمشغله. با شرکت در کلاس‌های روان‌شناسی، ارتباط با مشتری، تیپ‌های شخصیتی و موقعیتی مشتریان را بشناسید و در جهت هماهنگ‌کردن خودتان با آنان گام‌بردارید.




- بیش از 6 زنگ، منتظر مشتری نمانید.
اگر به تلفن مشتری زنگ می‌زنید و او گوشی را برنمی‌دارد، حداکثر تا 6زنگ منتظر بمانید، در غیراین‌صورت، یا مشتری در محل کار خود حضور ندارد یا فعلاً امکان پاسخ‌گویی ندارد. بیش از این وقت را تلف نکنید، با سایر مشتریان تماس بگیرید و سپس در فرصتی دیگر، دوباره با آن مشتری تماس حاصل کنید.




- مشتریان، جایزه و هدیه را دوست‌دارند.
برای این‌که مشتری را شادمان سازید و او را به شرکت و خودتان وفادار کنید، پس از خرید، یک محصول یا خدمات اضافه که انتظارش را نداشته، تقدیمش کنید. هدیه‌ی غیرمنتظره‌ی رایگان، علاقه‌ی او را زیاد می‌کند.



- پیگیر باشید.
پیگیری، نشانه‌ی جدیت در خدمت به مشتری‌ست، هم‌چنین میزان علاقه‌مندی به حرفه و کار شما را نشان‌می‌دهد. به درخواست‌های مشتری، سریع پاسخ دهید؛ پاسخ سریع، از، هدررفتن فروش جلوگیری می‌کند. پیگیری کنید و اگر سؤال دیگری دارد، پاسخ دهید، حتی از او درخواست وقت ملاقات حضوری نمایید تا توضیحات بیش‌تر را حضوراً به اطلاعش برسانید.


ادامه دارد... 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:«بازاریابی و فروش تلفنی», , ] [ 8:12 ] [ شیرازیها ]

رهنمودهایی مهم برای پس انداز کردن پول!

با استفاده از چند رهنمود ساده خواهید توانست مسیر مصرف پول نقد خود را تعیین و کنترل کنید



● از هدر رفتن پول جلوگیری کنید

همیشه مقدار زیادی از پول‌های ما صرف خریدها و هزینه‌های مازاد می‌شود مثل هزینه‌های اضافی برای خدماتی که از آن استفاده نمی‌کنیم ، هزینه‌های خرید موادغذایی که دور ریخته می‌شوند، خرید کیسه‌های خرید بزرگ برای خرید‌های بی برنامه یا خرید‌های مختصر. به این موارد و موارد متعدد مشابه آن خرید مازاد نگویید، اسم واقعی این کار ، هدر دادن پول است.

این موارد پول را از جیب شما خارج می‌کنند و شما حتی نمی‌فهمید که این پول کجا رفت و صرف چه چیزی شد. دیو رامسی ، نویسندۀ کتاب "واگذاری کل پول"، می‌گوید : "این هزینه‌ها هرکدام به تنهایی ناچیز هستند ولی به خاطر داشته باشید همیشه قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود." از همین حالا تصمیم بگیرید جلوی هدر رفتن تدریجی پول خود را بگیرید. ما به شما خواهیم گفت چگونه!



● مراقب خریدهای بدون برنامه باشید

فروشگاههای بزرگی که انواع محصولات را برای فروش عرضه می‌کنند برای صرفه جویی در وقت بسیار مناسب هستند. رامسی ، که در این مقوله صاحب نظر است ، می‌گوید : با وجودیکه این فروشگاههای بزرگ امتیازات فراوانی دارند ولی مشکل اینجاست که وقتی در پی خرید مورد مشخص و از پیش تعیین شدۀ خود هستید ناخودآگاه چشمتان به انواع و اقسام محصولات مثل تنقلات مختلف و خرت و پرت‌های غیر ضروری می‌خورد و تا بجنبید می‌بینید چند تا از آنها را در چرخ خرید گذاشته اید و به طرف صندوق می‌روید. رامسی توصیه می‌کند قبل از خروج از خانه به قصد خرید، لیستی از مایحتاج ضروری خود را تهیه کنید. او می‌گوید : " من خودم از این روش استفاده می‌کنم و هرگز چیزی بیش از لیست مورد نظرم را نمی‌خرم."



● از فرصت فروش فوق العادۀ فروشگاهها استفاده کنید

کلارک هوارد، مدافع حقوق خریداران و نویسندۀ کتاب " نکات پیشنهادی کلارک" که در مورد راهنمایی برای پولدار شدن از طریق پس انداز است می‌گوید: " خرید عمده به هنگام فروش فوق العادۀ فروشگاهها که معمولا" در انتهای هر فصل تکرار می‌شود، به نفع شماست. اگر به این ترتیب بتوانید %۲۰ از مخارج خود را پس انداز کنید در انتهای هرسال پس انداز قابل توجهی خواهید داشت.



● برنامۀ بیرون غذا خوردن را هوشیارانه طراحی کنید

هوارد می‌گوید: بیشترین سود رستوران داران در فروش انواع دسرهاست. درست کردن همان دسر‌ها در منزل ¼ قیمت آن در رستوران هزینه می‌برد. اگر شما هم از آن خانواده‌هایی هستید که معمولا" دو بار در هفته غذا و دسر در رستوران می‌خورند، سعی کنید دسر را حذف کرده و آن را در منزل خودتان صرف کنید. اگر اصرار دارید دسر را بلافاصله بعد از غدا در همانجا بخورید، دو وعده غذای بیرون را به یک وعده کاهش دهید. همچنین بهتر است به جای پرخوری و سعی در تمام کردن غذایتان در رستوران، اضافۀ غذایتان را به منزل بیاورید و در وعدۀ بعدی از آن استفاده کنید. به این ترتیب ضمن صرفه جویی و تامین غذای یک وعدۀ دیگرتان ، از پرخوری نیز جلوگیری می‌شود.



● بقیۀ پولتان را بگیرید

دفعۀ بعد که فروشنده بقیۀ پولتان را داد، حتما" آن را بگیرید. خیلی از ما بقیۀ پولمان را بخصوص اگر ناچیز باشد، طلب نمی‌کنیم. طبق تحقیقی که توسط موسسۀ تبلیغات بازاریابی انجام شده، فقط %۲۱ از افراد بقیۀ پول خود را از فروشنده می‌خواهند و می‌گیرند.



● جمع مبلغ خریدتان را پیشاپیش تخمین بزنید

پائول براون چهار حلقه لاستیک برای ماشین خود خرید. هنگام تحویل ماشین دریافت که گاراژ ۴۴ دلار برای ضمانت و ۱۵ دلار نیز برای پوشش والف کرومی لاستیک‌ها اضافه تر از او خواسته است. براون که یکی از اعضاء گروه تحقیقات اموال عمومی آمریکا است می‌گوید: " این مبلغ بیش از مبلغی بود که تخمین زده بودم". او مسئول گاراژ را مجبور کرد که این هزینه‌های اضافه را حذف کند.

▪ توصیۀ براون : قیمت آنچه را که می‌خواهید بخرید را از پیش محاسبه و پیش بینی کنید ؛

از فروشنده هم بخواهید روی یک کاغذ مبلغ کلی را محاسبه کند. با این کار اگر قیمت نهایی بالاتر از مبلغ پیش بینی شده رفت، می‌توانید از فروشنده بخواهید قیمت را پایین آورد.



● هوشیارانه از موقعیت‌های مختلف برای خرید استفاده کنید

فروشندگان تلفن، کابل و سایر خدمات کامپیوتری اغلب برای جلب مشتریان جدید به آنها پیشنهادات ویژه می‌دهند در حالی که این امتیاز را برای مشتریان قدیمی خود که سالهاست از آنها خرید میکنند قائل نمی‌شوند. ادگار دورسکی، موسس ConsumerWord.org که یکی از سایتهای راهنمای عمومی آن لاین است می‌گوید: " شما می‌توانید این قانون را عوض کنید. وقتی شرکتی که همیشه دورسکی از آن خرید می‌کرد اعلام کرد که برای مشتریان جدید خود قیمت را پایین تر آورده یا تسهیلات دیگری قائل خواهد شد، او با شرکت تماس گرفت و به عنوان مشتری جدید کالای خود را سفارش داد. با این کار توانست بیش از ۳۰ دلار در ماه پس انداز کند. اگر چنانچه آن شرکت با او همکاری نمی‌کرد، سراغ شرکتی دیگر می‌رفت و مشتری جدید آنجا می‌شد و از تسهیلات آن بهره می‌برد.



● بپرسید چرا؟

دانیل باتلر دریافت که مبلغ قبض گاز منزل او ۱۰۰ دلار بیش از مبلغی است که همیشه می‌پرداخته است. او همان موقع در خانه گشتی زد و دید که لای پنجره ای که پشت پرده است باز مانده بوده و هوای سرد به داخل خانه نفوذ می‌کرده است. گاه یک غفلت خیلی ساده، مشکلی بوجود می‌آورد که مجبورید هزینۀ آن را بپردازید. اگر باتلر به آن اضافه مبلغ اهمیت نمی‌داد و به دنبال علت آن نمی‌گشت شاید مجبور می‌شد مدتها این پول اضافه و بیهوده را بپردازد.



● هزینه‌های جاری و روزمرۀ خود را یادداشت کنید

از ماه بعد همۀ هزینه‌ها را یادداشت کنید، از مبالغ سنگین تا کوچکترین هزینه‌های روزانه. بهتر است دفترچه ای را به این کار اختصاص دهید تا بتوانید روند هزینه‌ها را مقایسه و بررسی کنید. یادداشت هزینه‌ها و مخارج، گام اول در مسیر پس انداز و کنترل مخارج است.



● برای مخارج خود حد و مرز قائل شوید

رامسی می‌گوید: "بودجه ای را برای یک ماه خود تعیین کنید. سپس این مبلغ را در یک پاکت بگذارید. وقتی پاکت خالی شد، باید خرج کردن را متوقف کنید." برنامه ریزی شما باید به گونه ای باشد که مبلغ مورد نظر در انتهای زمان تعیین شده تمام شود. توجه داشته باشید که اگر در انتهای زمان مذکور پولی برایتان باقی مانده بود، می‌توانید آن را پس انداز کنید. 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:صرفه جویی ,پس انداز ,ثروت ,توانگری ,کاهش هزینه ها ,پول ,, ] [ 14:7 ] [ شیرازیها ]

ده نکته کاربردی برای کاهش هزینه های زندگی به زبان ساده

 

 

1)قبل از هر خریدی از خود بپرسید آیا این هزینه ضروری است؟ آیا از راه دیگری می توان به این نتیجه رسید؟



بعنوان مثال اگر می خواهید یک mp3 player بخرید از خود بپرسید آیا ازراه دیگری می توانم به این نتیجه برسم؟ مثلا آیا میتوانم با تلفن همراه موزیک گوش کنم؟!



2)مراقب تکنولوژی باشید،خرید کالا های جدید و نو مخصوصا در حوزه لوازم الکتریکی بسیار پر ریسک است.یکی از روش های قیمت گذاری بر روی محصولات، قیمت گذاری پر مایه و گران نام دارد.در این روش قیمت گذار برای بدست آوردن هزینه های تحقیق و ابداع کالای جدید و همچنین هزینه تبلیغات معرفی آن کالا،قیمت محصول را بالا تعیین می کند و این قیمت بالا تا زمان ورود رقیب ادامه پیدا می کند و پس از آن قیمت کالا کاهش میابد.در حوزه تلفن همراه، رایانه و محصولات الکترونیکی بسیار شاهد این نوع قیمت گذاری هستیم.مثلا قیمت یک تلفن همراه جدید بالا تعیین می شود وبعد از یک سال به احتمال زیاد شما با نصف همان مبلغ اولیه آن تلفن را می توانید بخرید.

هنگام خرید کالا های جدید از خود بپرسید آیا می توانم این خرید را یک مدت(مثلا دو ماه) به تاخیر بیاندازم؟



3)هنگامی که گرسنه هستید به خرید نروید.

وقتی گرسنه هستید تمایل بیشتری به خرید محصولات خوراکی و خوش طعم و مزه دارید،مخصوصا اینکه معمولا بسته بندی این محصولات اشتها آور طراحی می شود.



4)یک مبلغ پولی را تعیین کنید و خرید های برنامه ریزی نشده بالای آن حد را سه روز به تاخیر بیاندارید.

مثلا من تعیین میکنم اگر به یک مغازه رفتم و بدون برنامه ریزی قبلی تصمیم به خرید محصولی بالای پنجاه هزار تومان دارم ،آن خرید را سه روز به تاخیر می اندازم،بارها اتفاق می افتد که نظر شخص در این سه روز تغییر می کند یا همان کالا را با قیمت ارزان تری درجای دیگری می یابد.



5)سعی کنید همیشه پول نقد کمتری در جیبتان داشته باشید اما همیشه در کارت بانکی تان پول زیاد،همراه داشته باشید.

همراه داشتن مقدار زیاذی پول،میل به خرید شما را افزایش می دهد.بنابراین باید میزان پول نقد کیف خود را کاهش دهید،اما از طرف دیگر همراه داشتن پول باعث اعتماد به نفس می شود.بنابراین همیشه در عابر بانک خود پول داشته باشید.



6)از مکان های ارزان خرید کنید.

حتما برایتان اتفاق افتاده است که یک محصول را در دو مغازه با قیمت های بسیار متفاوتی دیده اید.بسیاری از مغازه داران برای تامین هزینه های بالای مغازه خود مثل اجاره ،مجبور می شوند قیمت بالا تری را برای اجناس خود تعیین کنند و این هزینه های اضافی را به خریداران منتقل میکنند.سعی کنید مغازه های ارزان فروش را پیدا کنید و از آنها خرید هایتان را انجام دهید.



7)خرید های اشتراکی داشته باشید.

برخی محصولات هستند که میزان استفاده از آن ها در سال محدود است.می توانید با چند تن از اقوام و یا همسایه ها این گونه محصولات را تهیه و به صورت اشتراکی استفاده کنید.مثل دریل و یا هسته گیر آلبالو



8)با دوستان خود خرید های عمده ای انجام دهید.مثلا بجای خرید دو بسته ماکارونی با دو نفر از اقوام خود یک کارتن ماکارونی بخرید و آن را بین خود تقسیم کنید.



9)خودتان به تنهایی خرید های عمده داشته باشید.

مثلا اگر خانوادتان کالایی را زیاد مصرف می کند می توانید آن کالا را بصورت جعبه ایی و کارتنی انجام دهید.البته این نکته را درنظر بگیرید که ممکن است هزینه نگهداری کالا بیشتر از آن کاهش قیت باشد.مثلا شما ممکن است یک سبد میوه را ارزانتز بخرید اما برای نگهداری آن مجبور شوید فضایی از یخچال را اشغال کنید،و یا ممکن است ضایعات داشتع باشد.



10)همیشه پول خرد همراه داشته باشید.تا به حال چند بار اتفاق افتاده است که به دلیل نداشتن پول خرد مجبور شدید خرید اضافه تری بکنید آیا مبلغی را ببخشید؟!! 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:صرفه جویی ,کاهش هزینه زندگی ,زندگی ,بهینه ,پس انداز ,اقتصادی ,روش خرید ,, ] [ 14:0 ] [ شیرازیها ]

اسراری که ثروت مندان به آن عمل می کنند و افراد فقیر آن ها را نمی دانند(1)

 

تجربه‌ نشان‌ داده‌ که‌ خیلی‌ها معتقدند وقتی‌ صحبت‌ پول‌ و خوشبختی‌ است‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ تفکرات‌مثبت‌، کارهای‌ شبانه‌ روزی‌ و نگرش‌های‌ صحیح‌ برای‌ بالا بردن‌ توان‌ پرداخت‌ قسطهای‌ آخر ماه‌کوچکترین‌ کمکی‌ نمی‌کند. حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ اندیشه‌های‌ هشیار و ناهشیار ما همیشه‌ با میزان‌ درآمدما در حال‌ عمل‌ هستند. سعادت‌ و یا عدم‌ سعادت‌ ما، نتیجه‌ تفکر ماست‌. ذهن‌ انسان‌ و چگونگی‌باورهای‌ او تعیین‌ کننده‌ کیفیت‌ زندگی‌ اوست‌ و ذهن‌ ما بسته‌ به‌ شیوه‌ای‌ که‌ برای‌ تربیتش‌ اتخاذ می‌کنیم‌ مارا ثروتمند یا فقیر نگه‌ می‌دارد.
فقر نتیجه‌ تفکر فقیرانه‌ است‌ اگر ثروت‌ می‌خواهید نوع‌ تفکر خود را عوض‌ کنید. تصور کنید یکی‌ ازدوستانتان‌ همیشه‌ مقروض‌ است‌ و معتقد است‌ که‌ تا ابد برای‌ پرداخت‌ بدهی‌های‌ خود در تنگنا خواهدبود. او احتمالا فقط داوطلب‌ انجام‌ کارهایی‌ است‌ که‌ حقوق‌ و مزایای‌ بسیار کمی‌ دارند زیرا او این‌ جایگاه‌را برای‌ خودش‌ پذیرفته‌ است‌. به‌ احتمال‌ زیاد او فقط با کسانی‌ می‌تواند ارتباط نزدیک‌ داشته‌ باشد که‌ هم‌طبقه‌ خودش‌ باشند زیرا تنها در مصاحبت‌ با این‌ نوع‌ آدم‌ها احساس‌ راحتی‌ می‌کند. او به‌ خودش‌ تلقین‌کرده‌ است‌ که‌ زندگی‌ دشوار و طاقت‌ فرساست‌ و با دوستانی‌ که‌ انتخاب‌ کرده‌ دیگر کوچکترین‌ انگیزه‌ای‌برای‌ تغییر این‌ عقیده‌ ندارد. در زندگی‌ چیزی‌ را به‌ دست‌ می‌آوریم‌ که‌ انتظارش‌ را داریم‌ و بنابراین‌ فردی‌که‌ انتظار تنگدستی‌ دارد همان‌ نصیبش‌ می‌شود زیرا در مغز خود برنامه‌ای‌ دارد که‌ به‌ او می‌گوید: «هی‌، توهیچ‌ وقت‌ پولدار نمی‌شوی‌». احتمالا خود او به‌ این‌ نکته‌ پی‌ برده‌ است‌ که‌ هر وقت‌ پول‌ غیرمنتظره‌ای‌ به‌دستش‌ می‌رسد بلافاصله‌ بیرون‌ می‌رود و خرجش‌ می‌کند چون‌ فکر می‌کند که‌ حالت‌ عجیبی‌ دارد و بهتراست‌ به‌ وضعیت‌ عادی‌ یعنی‌ بی‌پولی‌ برگردد. او ممکن‌ است‌ با خودش‌ فکر کند: من‌ هیچوقت‌ پولدارنخواهم‌ شد زیرا تحصیلات‌ خوبی‌ نداشته‌ام‌. اگر تحصیلات‌ عالی‌ شرط ثروتمند شدن‌ است‌ باید تمام‌اساتید دانشگاه‌ میلیونر باشند.


و اما بسیاری‌ از تحصیلکرده‌ها هم‌ هستند که‌ همیشه‌ جیبشان‌ خالی‌ است‌ و بالعکس‌ مردم‌ کم‌ سوادی‌که‌ ثروتهای‌ افسانه‌ای‌ داشته‌اند. شاید او فکر کند که‌ برای‌ ثروتمند شدن‌ شغل‌ مناسبی‌ انتخاب‌ نکرده‌است‌ خوب‌ خیلی‌ها برای‌ شروع‌ یک‌ شغل‌ مکمل‌ هم‌ پیدا می‌کنند و یا کار خود را عوض‌ می‌کنند. ممکن‌است‌ دوست‌ شما فکر کند که‌ زمان‌ کلید حل‌ این‌ شکل‌ باشد. او فکر می‌کند که‌ وقت‌ کافی‌ برای‌ ثروتمندشدن‌ ندارد در این‌ صورت‌ باید گفت‌ که‌ همه‌ ما همین‌ زمان‌ را در اختیار داریم‌ بیست‌ و چهار ساعت‌ درشبانه‌ روز! نه‌ بیشتر و نه‌ کمتر. اما واقعا باید چکار کنیم‌؟
در قدم‌ اول‌ باید بدانید که‌:


۱ – برای‌ کسب‌ ثروت‌ نیاز به‌ تصمیم‌گیری‌ وجود دارد باید خود را متعهد به‌ انجام‌ تلاشهای‌ لازم‌ دراین‌ زمینه‌ کنید. گرچه‌ تلاش‌ از اهمیت‌ فوق‌ العاده‌ای‌ برخوردار است‌ اما این‌ تلاش‌ باید با دیدگاه‌ مناسب‌و صحیح‌ همراه‌ باشد.


۲ – اول‌ پس‌ انداز کنید، بعد خرج‌ کنید. فقرا برعکس‌ عمل‌ می‌کنند آنها اول‌ خرج‌ می‌کنند و بعد نقشه‌پس‌ اندازه‌های‌ آینده‌ را می‌کشند. برای‌ رسیدن‌ به‌ ثروت‌ باید برنامه‌ای‌ داشت‌ و آن‌ را اجرا کرد.


۳ – به‌ بررسی‌ زندگی‌ افراد ثروتمند بپردازید. مدتی‌ از وقت‌ خود را با ثروتمندان‌ بگذرانید و ببینید که‌چه‌ فرقهایی‌ با شما دارند و نکات‌ جالب‌ و مثبت‌ آنها را جذب‌ کنید و واقع‌ بین‌ باشید.


۴ – از دیگران‌ کمک‌ بخواهید. وقتی‌ مردم‌ ببینند که‌ شما برای‌ کمک‌ به‌ خود مصمم‌ هستید آنها نیزبرای‌ کمک‌ به‌ شما بسیار مستعد می‌شوند. باید بدانیم‌ که‌ چگونه‌ از دیگران‌ کمک‌ بگیریم‌.


۵ – مرتبا برای‌ خود خاطرنشان‌ کنید که‌ شایسته‌ ثروت‌ و قدرت‌ هستید.


۶ – گاهی‌ اوقات‌ برای‌ خود پول‌ خرج‌ کنید. بخشی‌ از روند رسیدن‌ به‌ استقلال‌ مالی‌ فهمیدن‌ این‌ نکته‌است‌ که‌ شما استطاعت‌ پول‌ خرج‌ کردن‌ برای‌ خودتان‌ را دارید و از پولی‌ که‌ دارید لذت‌ می‌برید و این‌انگیزه‌ای‌ بیشتر برای‌ پولسازی‌ خواهد بود.


۷ – نقشه‌ بریزید و هدفهای‌ خود را مشخص‌ کنید.


۸ – به‌ سه‌ دلیل‌ زیر همیشه‌ مقداری‌ پول‌ همراه‌ خود داشته‌ باشید:
الف‌ – احساس‌ ثروت‌ بیشتر می‌کنید.
ب‌ – به‌ پول‌ داشتن‌ عادت‌ می‌کنید.
ج‌ – اعتماد به‌ نفس‌ بیشتر پیدا می‌کنید. همچنین‌ به‌ این‌ ترتیب‌ ترس‌ خرج‌ کردن‌ پول‌ را از دست‌می‌دهید.
بعضی‌ها می‌گویند: من‌ نمی‌توانم‌ پول‌ با خودم‌ حمل‌ کنم‌ زیرا بلافاصله‌ خرجش‌ می‌کنم‌. خوب‌ اگروقتی‌ پول‌ در جیب‌ شماست‌ و به‌ خود اطمینان‌ ندارید چطور می‌توانید انتظار ثروتمند شدن‌ را داشته‌باشید؟


۹ – به‌ هر مبارزه‌ای‌ با شور و شوق‌ و تعهد یورش‌ ببرید.
ثروتمندان‌ می‌دانند که‌ پولسازی‌ واقعی‌ تنها وقتی‌ شروع‌ می‌شود که‌ کار کردن‌ به‌ خاطر پول‌ کنارگذاشته‌ شود.


۱۰ – فقر یک‌ بیماری‌ روانی‌ است‌ که‌ مانند بسیاری‌ از بیماری‌های‌ دیگر برای‌ کسانی‌ که‌ معتقد به‌درمان‌ پذیری‌ آن‌ هستند قابل‌ علاج‌ است‌ و مانند هر بیماری‌ دیگر برای‌ درمان‌ آن‌ نیاز به‌ تلاش‌، ابتکار وشهامت‌ وجود دارد.
خیلی‌ جالب‌ است‌ اگر بدانید که‌ تقریبا تمام‌ آدم‌های‌ شاد و ثروتمند زمانی‌ در زندگی‌ خود این‌ بیماری‌را شکست‌ داده‌اند، پس‌ شما هم‌ می‌توانید. 


برچسب‌ها: <-TagName->

 

 

اهمیت علاقه به کار

 

مارك البیون در كتاب خود تحت عنوان «ساختن زندگی و امرار معاش» ، درباره یك مطالعه آشكاركننده از سوداگرانی می نویسد كه دو مسیر كاملا متفاوت را پس از فراغت از تحصیل دانشگاهی طی كرده اند.



وی چنین می گوید:یك بررسی از فارغ التحصیلان دانشكده بازرگانی، سابقه 1500 نفر را از سال 1960 تا سال 1980 مورد مطالعه قرار داده است. در آغاز، فارغ التحصیلان به دو گروه تقسیم شدند.



گروه الف: كسانی بودند كه گفته بودند می خواستند اول پول درآورند تا بعداً هر كار خواستند بكنند. یعنی اول مشكلات مالی خود را حل و فصل كنند، بعداً به امور دیگر زندگی بپردازند.



گروه ب : شامل كسانی بود كه ابتدا به دنبال علاقه واقعی خود بودند و اطمینان داشتند كه پول عاقبت خود به دنبال آن می آید.



چه درصدی در هر گروه وجود داشت؟ از 1500 فارغ التحصیل در مطالعه مورد نظر، كسانی كه در گروه الف « اول پول» بودند 83 درصدكل یا 1245 نفر را تشكیل می دادند. گروه ب « اول علاقه واقعی» یعنی خطرپذیرها جمعاً 17 درصد یا 255 نفر بودند.



پس از بیست سال 101 نفر میلیونر در كل این دو گروه به وجود امده بود كه یك نفر از گروه «الف» و 100 نفر از گروه «ب» بودند … 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:اهمیت علاقه به کار, ] [ 13:55 ] [ شیرازیها ]

از مشتریانتان قدردانی کنید.

 

شب گذشته منزل یکی از اقوام مهمان بودم.یکی از افراد حاضر در مهمانی به همراه خانواده اش به پر کردن جدول علاقه خاصی داشتند، و در مسابفات مختلف مجلات جدول شرکت می کردند.

در میان صحبت ها از او پرسیدم تا به حال در این مجلات جایزه ایی هم بردید؟

در جواب گفت نه اما اسم هایمان تا به حال چندین بار در این مجلات چاپ شده است.

ادامه داد : فقط یک بار که شرکت گلرنگ با موضوع حفاظت از محیط زیست مسابقه نقاشی برای بچه ها برگزار کرده بود ،بچه هایم نقاشی کشیدند و ارسال کردند.بعد از یک مدتی اگر چه برنده نشده بودند اما یک تقدیر نامه از سوی شرکت گلرنگ بابت شرکت در مسابقه به نام بچه ها آمده بود.

نکته ایی که برای من جلب توجه کرد این بود که می گفت از آن روز به بعد من جرات ندارم به جز گلرنگ شوینده دیگری بخرم !!!چون بچه ها به شدت به مارک گلرنگ علاقه پیدا کرده اند.

همواره از مشتریانتان تقدیر و تشکر کنید.با تشکر به آنها می فهمانید که ارزش خرید آنها درک می کنید و برایتان مهم هستند.مناسبت های مختلف و روزهای مهم زندگی شان را تبریک بگوید و خود را در شادی آ نها سهیم کنید.با این کار وفاداری آن ها را برای همیشه جلب می کنید.

یادتان باشد : در بازار رقابتی امروز مشتریان وفادار مانند گنجی تمام نشدنی هستند.



(کپی مطلب با ذکر نام و لینک سایت مجاز است)


برچسب‌ها: <-TagName->

 

یک پسر تگزاسی برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از این فروشگاهای بزرگ که همه چیز می فروشند (Everything under a roof) در ایالت کالیفرنیا می رود.

مدیر فروشگاه به او میگوید: “یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کرده و در پایان روز با توجه به نتیجه کار در مورد استخدام تو تصمیم می گیریم”.

در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید که چند فروش داشته است؟

پسر پاسخ داد که یک فروش.

مدیر با تعجب گفت: “تنها یک فروش؟ بی تجربه ترین متقاضیان در اینجا حدقل ۱۰ تا ۲۰ فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟”

پسر گفت: ” ۱۳۴۹۹۹ دلار”.

مدیر تقریبا فریاد کشید: “۱۳۴۹۹۹ دلار؟ مگر چه فروخته ای؟”

پسر گفت: “اول یک قلاب ماهیگیری کوچک فروختم، بعد یک قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یک چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یک چرخ ماهیگیری ۴ بلبرینگه.

یعد پرسیدم کجا میرید ماهیگیری؟

گفت: “خلیج پشتی”.

من هم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یک قایق توربوی دو موتوره به او فروختم. بعد پرسیدم ماشینتان چیست و آیا می تواند این قایق را بکشد؟

که گفت: “هوندا سیویک”.

پس من هم یک بلیزر ۴WD به او پیشنهاد دادم که او هم خرید.

مدیر با تعجب پرسید: “او آمده بود که یک قلاب ماهیگیری بخرد و تو به او قایق و بلیزر فروختی؟”

پسر به آرامی گفت: نه، او آمده بود یک بسته نوار بهداشتی بخرد که من گفتم پس آخر هفته ات خراب شده!!!

بیا یک برنامه ماهیگیری برایت ترتیب بدهیم!

می دانید دلیل این موفقیت بی نظیر چه بود؟

احترام به مشتری، حس کمک کردن به مشتری، هم درد بودن با مشتری. 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:49 ] [ شیرازیها ]

 

بسیاری از فروشندگان از شنیدن پاسخ منفی هراس دارند .این ترس باعث می شود بسیاری از فرصت های بالقوه برای معامله را از دست بدهند.در این مطلب می خواهم دو نكته اساس در این رابطه را بیان كنم:

اولین نكته ایی كه باید بدانید :

شنیدن پاسخ منفی درآمد شما را افزایش میدهد.



حتما از خودتان می پرسید چطور ممكن است؟؟مگر می شود؟؟

فرض كنید شما در روز باید 20 تماس تلفنی بگیرید،از این 20 تماس تلفنی به طور متوسط 5 تماس به ملاقات حضوری منتهی می شود و شما در نهایت می توانید به یك نفر از آن پنج نفر ،محصول خود را بفروشید.

خیلی خوب پس زودتر آن بیست تماس را بگیرید!در حقیقت هر پاسخ منفی ،شما را یك گام به مشتری نهایی نزدیك تر می كند.

شنیدن پاسخ منفی بخشی از فرآیند فروش است.تنها یك راه برای نشنیدن پاسخ منفی در فروشندگی وجود دارد و آن این است كه هیچ تماسی نگیرید،با هیچ كسی ملاقاتی نكنید و در نهایت هیچ محصولی نفروشید.

نكته دیگری كه باید بدانید این است كه هرگز پاسخ منفی شخص مقابل را شخصی تلقی نكنید.پاسخ منفی و (( نه )) گفتن فرد،(( نه )) به شما نیست بلكه (( نه )) به معامله است.افراد به دلایل مختلفی ممكن است محصولی را خریداری نكنند، مثلا بودجه كافی ندارند،محصول مشابه را دارند یا اصلا با یكی از دوستان صمیمی خود معامله می كنند.

در نهایت باید این نكته را بدانید كه حتی برچسته ترین فروشندگان نمی توانند در تمام فروش های خود موفق باشند 


برچسب‌ها: <-TagName->

 

مشتریان خود را اولویت بندی کنید.

کسی که اولین بار جمله همیشه حق با مشتری است را مطرح کرده است شاید هرگز با مشتریان پر مدعا روبرو نبوده است ؛ با مشتریان ضعیفی که در قبال سود کمی که به کسب و کار ما می رسانند (اگر سودی برسانند!) انتظارات و توقعات فوق العاده ایی دارند که هر چقدر هم تلاش کنیم نمی توانیم آن ها را قانع و راضی نگاه داریم.

این نکته را در نظر داشته باشید :
ظرفیت سود آوری همه مشتریان یکسان نیست.

قانون 20 / 80 را یادآوری می کنم:

80 درصد فروش شما به 20 درصد مشتریان بستگی دارد.

اگر کل روز های کاری را 250 روز در نظر بگیریم و به ازای هر روز 8 ساعت کار کنیم در مجموع ما 2000 ساعت برای فروش در سال وقت داریم.حال اگر زمان لازم برای آماده سازی قبل از مذاکره و زمان مورد نیاز برای ارائه خدمات پشتیبانی به مشتری را در نظر بگیریم،می بینیم که آن قدر زمان نداریم که بخواهیم خواسته همه مشتریان را برآورده کنیم.

شما می توانید انتخاب کنید که بیشتر کار کنید و کمتر درآمد داشته باشید یا کمتر کار کنید و بیشتر درآورید.

هم اکنون در مورد مشتریان خود تصمیم بگیرید،با استفاده از معیار های زیر می توانید مشتریان خود را طبقه بندی کنید:

ظرفیت برگشت بالقوه آن ها(در مقابل میزان سرمایه مالی ،وقت و انرژی که برای آن ها صرف می کنید چه میزان برای شما سود آوری دارند؟)

هزینه لازم برای نگهداری و ارائه خدمات پشتیبانی به آن ها

میزان همکاری و شکیبایی که از خود بروز می دهند.

در مورد مشتریان باقیمانده می توانید یکی از سه انتخاب زیر را داشته باشید:

1) از آن ها برای تمرین استفاده کنید.
شما نیاز به افرادی دارید که بتوانید آموخته های بازار یابی خود را بر روی آن ها آزمایش کنید.اگر خرابکاری کنید چیز زیادی را از دست نمی دهید.

2) قیمت را برای آن ها افزایش دهید.

3) آن ها را کنار بگذارید.
کنار گذاشتن مشتری بدان معنا نیست که از یک رویکرد غیر حرفه ایی استفاده کنید.برای این کار لازم است که با مشتری یک مذاکره صادقانه و صریح داشته باشید.شما با یکدیگر توافق می کنید که نمی توانید در حال حاضر همکاری داشته باشید.این نکته را از یاد نبرید که هر مشتری کوچک امروز ممکن است روزی بزرگ شود!

تذکر :
گاهی اوقات مشتریانی وجود دارند که شرکت با سود پایین یا حتی ضرر به آن ها خدمات می دهد.این کار دلایل مختلفی می تواند داشته باشد؛مثل درج نام آن ها در رزومه شرکت یا دلائل سیاسی و .... 


برچسب‌ها: <-TagName->

ارزش مشتری

 

ارزش یک مشتری چقدر است؟

ارزش یک مشتری عبارت است از جریان درآمد و هزینه ایی که مشتری در طول عمر خود به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای ما ایجاد می کند.

این تعریف زوایایی دارد که در ادامه مطلب آن ها را با شما مرور می کنم.

در درجه اول باید در نظر داشته باشیم که هر مشتری برای ما هم درآمد دارد و هم هزینه.ما در کنار درآمدی که از هر مشتری کسب می کنیم برای ارائه کالا و خدمات به وی باید هزینه بپردازیم مثل هزینه مالی،وقت ،انرژی و ....



یک مشتری سود آور مشتری است که جریان درآمدی که برای ما ایجاد می کند بیش از جریان هزینه ایی وی باشد.



از آن جایی که منابع ما محدود است ما باید مشتریان خود را طبقه بندی کنیم و یک یا چند طبقه را انتخاب کنیم و به آن ها خدمات ارائه بدهیم.برای اطلاعات بیشتر در این رابطه می توانید این پست را بخوانید.

در درجه دوم باید این نکته را در نظر داشته باشیم که مشتری یک طول عمر دارد .در هنگام فروش محصول خود نباید فقط به سودآوری مشتری در یک معامله خاص توجه داشته باشیم بلکه باید طوری عمل کنیم که در طول عمر مشتری حداکثر سود را به سوی خود جلب کنیم.جالب است بدانید بسیاری از شرکت ها با حساب باز کردن بر روی سود خدمات پس از فروش ،محصول خود را با سود اندک و یا اصلا بدون سود به فروش می رسانند .

در درجه سوم باید بدانیم مشتری به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای ما سود آوری ایجاد میکند.مشتری هم ممکن است خودش از ما خرید کند و هم کسب و کار ما را به دیگران معرفی کند. در این جا توجه به قانون 3/11 ضروری است.این قانون می گوید هر مشتری راضی ،رضایت خود را به 3 نفر منتقل می کند و عدم رضایت خود را 11 نفر !!!
و این اهمیت دقت در خدمات رسانی به مشتریان و تامین رضایت آن ها را می رساند. 


برچسب‌ها: <-TagName->

یادگیری در بازاریابی و فروش

 

وقتی از بسیاری افراد سابقه كاریشان را می پرسم جواب هایی مثل این ها را می شنوم: حدود 30 سال است در اینكار تجربه دارم یا این شغل ابا و اجدادی ماست،پدر و پدر بزرگم هم همین شغل را داشتند. وقتی كمی در كسب وكار آن ها دقیق می شوم می بینم كاملا درست می گویند و دلیلم هم این است كه می بینم از همان روش كسب وكار 30 سال پیش استفاده می كنند !

سابقه و تجربه از عوامل فوق العاده مهم در كسب وكار می باشد.اما این سابقه زمانی تاثیر گذار است كه شما هر روز پیشرفت كرده باشید و راه های جدید تر و موثرتری برای ارائه محصول و خدمات خود كشف كرده باشید.نه این كه دقیقا از همان راه كار های قدیمی اسفاده كنید.نكته ایی مهم این است كه شما اگر همیشه از یك راه استفاده كنید همیشه همان نتیجه قبلی را می گیرید و امروزه با توجه به پیشرفت روز افزون تكنولوژی و همچنین رقبای قدرتمند ، حتی همان نتیجه قبلی را نمی گیرید.همین دلیل ساده باعث شده است شاهد سقوط كسب و كار ها و برندهایی باشیم كه روزی سرآمد بازار بوده اند.

نقطه ایی كه یك فواره از حركت می ایستد سقوط می كند.

یك فروشنده و بازار یاب واقعی همواره خود را دانشجو می داند و در حال یادگیری می باشداو می داند زمانی كه از یادگیری دست بر دارد از همان روز مرگ او آغاز شده است.

منابع مختلفی برای یادگیری وجود دارد از جمله:

كتاب:كتاب ها خلاصه ایی از تجربیات و مطالعات نویسنده هایشان هستند.شما با مطالعه آن ها می توانید با پیروی از راه های موفقیت شان و همچنین درس گرفتن از تجربیاتشان راه موفقیت خود را هموار كنید.پیشنهاد می كنم در زمینه بازاریابی،فروشندگی ،روانشناسی،مدیریت ،كامپیوتر و حسابداری مطالعه كنید.

مجلات:مجلات صنف خود را مطالعه كنید.با مطالعه این مجلات از آخرین تحولات صنعت خود آگاه می شود.حتی توصیه می كنم مجلات صنف مشتریانتان را مطالعه كنید.بدین وسیله بهتر می توانید نیاز های آن ها را كشف كنید و به آن ها مشاوره بدهید.

رقبا: از رقبای خود تقلید آگاهانه داشته باشید.نقاط قوت آن ها را كشف و در خود ایجاد كنید.

اینترنت: با استفاده از اینترنت می توانید از آخرین تحولات صنعت خود در سراسر جهان آگاه شوید.

مشتریان: من شخصا بسیاری از نكته ها را از افراد حاضر در كلاس هایم آموخته ام. 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:یادگیری در بازاریابی و فروش, ] [ 13:41 ] [ شیرازیها ]

فروشنده یا مشاور فروش

فرض کنید قصد خرید یک اجاق گاز را دارید.به یک مغازه لوازم خانگی می روید. و از مغازه دار در مورد اجاق گاز سوال می پرسید.یک فروشنده شروع به دادن توضیحات مختلف می کند.به هنوان مثال این اجاق گاز ایتالیایی است.بدنه آن استیل است.تایمر دیجیتال دارد،دو سال گارانتی دارد و ......

این ها تمام کار هایی است که یک فروشنده آموزش ندیده انجام میدهد.

این نکته را مد نظر داشته باشید مشتری هرگز یک اجاق گاز،یک مایکرو فر و یا ... را نمی خرد.او به دنبال محصولی است که به وی کمک کند غذایش را بپزد و یا گرم کند.اجاق گاز صرفا یک وسیله برای برآورده کردن این نیاز است.اگر روزی محصولی به بازار عرضه شود که این نیاز را راحت تر برآورده سازد مشتری آن را تقاضا می کند.

امروزه دیگر فروشندگی محض جایگاهی ندارد. امروزه شاهد مشاوران فروش هستیم.حجم عظیم محصولات و خدمات مشابه کار انتخاب را برای خریداران بسیار مشکل کرده است.در این جاست که مشتری نیاز به یک مشاور فروش پیدا می کند.فردی که با آگاهی کامل از محصولات بهترین و موثر ترین محصول را به خریدار معرفی کند تا نیاز های وی برآورده شود.

مشاور فروش وظیفه دارد نیاز های خریدار را با پرسیدن سوال به درستی کشف کند و محصولات مناسب را به او معرفی کند و به او کمک کند تا یک خرید لذت بخش را تجربه کند.

فرض کنید شما یک بنگاه معاملات املاک دارید.شما باید با پرسیدن سوال های مختلف ،مطالب زیر در باره مشتری کشف کنید.

تعداد اعضای خانواده.تعدادفرزندان خانواده و سن آنها .مذهبی یا غیر مذهبی بودن.محل کار اعضای خانواده و ....

به عنوان مثال اگر سن سرپرست خانواده زیاد است و نوه دارد می توانید با معرفی یک خانه به وی بگویید این خانه برای شما عالی است حسابی جادار است.نوه هایتان راحت می توانند بازی کنند.در ضمن پله هم ندارد.پاهاتون اصلا درد نمی گیره و ............

این نکته را مد نظر داشته باشید برای تبدیل شدن به یک مشاور فروش باید در درجه اول سوالات مناسب طراحی کنید و در درجه دوم گوش های شنوایی داشته باشد. 


برچسب‌ها: <-TagName->

اگر ایده عالی دارید ولی سرمایه تان کم است!!!

 

وقتی در کلاس هایم درباره کارآفرینی صحبت می کنم بسیاری از فراگیران اولین کلمه ایی که بکار می برند کمبود سرمایه اولیه است.در این مطلب شش راه تامین سرمایه اولیه برای شروع کسب وکار را برای شما توضیح می دهم.

راه های تامین سرمایه برای کسب وکار:

1)کار را با کم شروع کنید.از همان اول نخواهید همه امکانات برای شروع کسب و کارتان فراهم باشد.به عنوان مثال اگر ایده تان احداث یک مرغداری است به جای اینکه از همان اول بخواهید یک مرغداری 10000(ده هزار تایی) تاسیس کنید یک مرغداری هزار تایی تاسیس کنید.(هزار تایی).از قدیم گفته اند سنگ بزرگ علامت نزدن است.ایده هایتان را به قسمت های کوچک تقسیم کنید و مرحله به مرحله به آن ها جامه عمل بپوشانید.اگر می خواهید کو هها را جابجا کنید ابتدا باید تکه سنگ ها را جابجا کنید.

2)از سایر امکانات خود استفاده کنید و آنها را به پول تبدیل کنید.تمام امکانات و منابع مالی خود را لیست کنید و بعد می بینید منابع مالی بسیاری برای استفاده در عملی کردن ایده تان دارید.از اتومبیل و طلا گرفته تا سیم کارت موبایل! بسیاری از کارآفرینان بزرگ فعلی در مرحله ای از زندگی خود تمام دارایی های خود را به پول تبدیل کرده اند تا توانسته اند امروز به اهداف خود دست پیدا کنند.به عنوان مثال در زندگی نامه بهروز فروتن بنیان گذار صنایع غذایی فروتن می خواندم در یک مقطعی حتی حلقه ازدواجشان را فروخته او سرمایه کارشان کرده اند.شما برای دست یابی به اهداف خود حاضرید از کدام یک از منابع خود چشم بپوشید؟

3)با دیگران شریک شود.این ضرب المثل که می گوید اگر شریک خوب بود خدا برای خودش شریک می گرفت یک ضرب المثل تاریخ انقضا گدشته است.بسیاری از کسب و کار های امروز بر مبنای شراکتی موفق شکل گرفته اند.سعی کنید شریکی پیدا کنید که نظرات و عقایدش با شما شبیه باشد.در ابتدای کار همه چیز را برای خودتون کاملا روشن کنید.مثلا در مورد تقیسم سود و شیوه کار هر یک ،دستور العمل کار، کاملا مشخص داشته باشید.

4)سهام بفروشید.بخشی از سهام کار خود را به دیگران بفروشید .دقت کنید سهام دار کردن دیگران با شریک کردن آن ها متفاوت است.بسیاری از افراد سرمایه های راکدی در بانک ها دارند و نمی دانند با آنها چکاری انجام بدهند.سرمایه های دیگران را بکار بگیرید.

5)از موسسات خیریه کمک بگیرید.هدف خود را برای آنها تشریح کنید و آن ها را دعوت به سرمایه گذاری کنید.به آنها نشان بدهید که می توانید برای مددجویان آنها اشتغال ایجاد کنید.از موسسات خیریه بخواهید به جای اینکه به افراد ماهی بدهند به آنها ماهی گیری بیاموزند.

6)وام بگیرید.دقت داشته باشید در بسیاری از موارد وام گرفتن آخرین راه و بدترین راه تامین مالی است.(مخصوصا از موسسات مالی و اعتباری) وقتی فرمول و نحوه وام دادن بسیاری از بانک ها را بررسی می کنیم می بینیم که بهره واقعی آن ها بسیار بسیار بالاتر از آنچه است که اعلام می کنند.و حال داشتن ایده ایی که با سود آن بتوان بهره بانک ها بپردازیم و بخشی از آن برای خودمان بماند بسیار مشکل است.

آیا شما ایده دیگری دارید؟راه دیگری به ذهنتان میرسد؟

(کپی این مطلب فقط با ذکر نام و لینک این سایت مجاز است.) 


برچسب‌ها: <-TagName->

تعریف مشتری مداری به زبان ساده

 

پسرکی وارد داروخانه ای شد.صندلی مخصوص مشتریان را به سمت میز مخصوص تلفن هل داد.بر روی صندلی رفت تا دستش به تلفن برسد.شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی.مسئول داروخانه متوجه پسرک بود و به مکالماتش گوش داد.

پسرک پرسید :خانم می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟ زن پاسخ داد،کسی هست که این کار را برای من انجام می دهد.پسرک گفت خانم من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد.زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی هست.پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد خانم،من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم.در این صورت شما در روز یک شنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.مجددا زن پاسخش منفی بود.پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت،گوشی تلفن را گذاشت.

مسئول داروخانه که به صحبت هایش ،گوش داده بود به سمتش رفت و گفت پسر به خاطر این روحیه خاص و خوبی که داری دوست دارم کاری به تو بدهم.پسر جوان جواب داد نه ممنون،من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم،من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند!!! 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:تعریف مشتری مداری به زبان ساده, ] [ 13:32 ] [ شیرازیها ]

 10 درس طلایی از زندگی استیو جابز

 

 

استیو جابز با انرژی نا محدود و شخصیت کاریزماتیک و گیرای خود یک مدیر جذاب و منحصر به فرد به شمار می آید .حتی هنگامی که سعی می کند خیلی معمولی و عادی صحبت کند ،سخنانش بسیار زیرکانه است ، و در سخنوری استعداد خاصی دارد . اغراق نیست که بگوییم استیو جابز برترین مدیر آی تی سال های اخیر بوده است .حتی لباس پوشیدن او منحصر به فرد و در نوع خود بسیار جالب است .




در اینجا متنخبی از بهترین حرفایی که او زده جمع آوری شده است ، درس هایی طلایی که به شما برای موفقیت در زندگی کمک می کند:



۱ . نو آوری تمایز بین یک رهبر و یک دنبال رو است

نوآوری هیچ گونه مرزی ندارد. تنها مرز فقط تخیل شماست. زمان در اختیار شماست که چه چیز را می خواهید از این جعبه بیرون بیاورید. اگر شما جزئی از یک صنعت رو به رشد هستید، به راه هایی فکر کنید که بیشتر موثر باشید؛ چگونه مشتری پسندتر باشید و اینکه چگونه به سهولت تجارت کنید. اگر شما جزئی از یک صنعت راکد هستید، هر چه سریع تر از آن بیرون آیید قبل از این که خودتان فرسوده شوید، غیر موثر شوید و از تجارت خارج شوید. به یاد داشته باشید که طفره رفتن اینجا یک گزینه برای شما محسوب نمی شود. هم اکنون شروع به نوآوری کنید.



۲ . معیاری از کیفیت باشید .بعضی از افراد در محیط هایی که ممتاز بودن و برتری انتظار می رود استفاده نمی شوند .
هیچ میانبری به برتر بودن نیست .شما باید برتری خودتان را تعهد کنید .از استعدادها و توانایی های خود استفاده کنید و مهارت هایی که بهترین راه را برای جلو انداختن شما از بقیه مهیا می سازد را به کار گیرید .با یک استاندارد بالا زندگی کنید و به جزئیاتی که واقعا باعث تفاوت شما با دیگران می شود توجه کنید.ممتاز بودن و برتری سخت نیست . خیلی ساده همین الان تصمیم بگیرید که ممتاز و برتر باشید و سپس از آن چیزی که زندگی به شما بازتاب می دهد متحیر می شوید.



۳ . تنها راهی که می توانید کارهای بزرگ انجام بدهید این است که آنچه انجام می دهید را دوست بدارید .اگر شما هنوز این راه را پیدا نکردید ،به جستجو ادامه دهید .درمانده نشوید .با تمام وجود از ته قلب خود تلاش کنید، سر انجام شما این راه را پیدا خواهید کرد.
من این را در ۴ کلمه خلاصه می کنم : Do What You Love یا کاری انجام بده که دوستش داری . در جستجوی حرفه و مسیری باشید که به زندگی شما جهت ، مقصد و خشنودی می دهد .هدف ها را تشخصی دهید و برای هدف هایی که به زندگی شما معنی و ارزش می بخشد تلاش کنید .این کار فقط به سلامتی روحی و انگیزه داشتن شما کمک نمی کند ، بلکه باعث می شود شما در زمان های سختی احساس بهتری داشته باشید و التیام بخش شما خواهد بود .آیا شما در روز شنبه صبح از تخت خود می پرید و پیش به سوی پیشرفت و کارهای این هفته می روید؟ اگر پاسخ شما خیر است بیشتر فکر کنید تا دلیلش را پیدا کنید .



۴ . می دانید که بیشتر غذایی که می خوریم به دست افراد دیگری درست شده است. لباسی را می پوشیم که کسان دیگری آنها را ساخته اند. ریاضیاتی را استفاده می کنیم که اشخاص دیگری آن را توسعه داده اند … منظورم این است که ما به ندرت چیزی را به دست می آوریم. خیلی شگفت انگیز و خارق العاده است وقتی چیزی را خلق می کنید که بر اساس تجربه و دانش بشری باشد.

به صورتی زندگی کنید که از لحاظ اخلاقی منطقی باشد. سعی کنید که در دنیای اطرافتان تغییری حاصل کنید و به سوی بهتری سوق دهید. آن گاه توجیه بهتری برای زندگی خواهید یافت و بهترین مرهم برای ملالت و خستگی به شمار می رود. همیشه کارهای زیادی برای انجام دادن هست. همیشه در مورد کاری که انجام می دهید با دیگران گفت و گو کنید. نصیحت نکنید یا حق به جانب نباشید و یا متعصبانه فکر نکنید همچنین افراد را از بحث دور نکنید. از مثال زدن خجالت نکشید و از هر فرصتی استفاده کنید که به دیگران اجازه دهید بدانند که چه کاری را انجام می دهید.



۵ . در بودا یک اصطلاح هست به نام : “افکار یک نوآموز” . بسیار شگفت انگیز است که افکار یک نو آموز را داشته باشید.

نوعی طرز تفکر است که هر چیز را به صورتی که هست می بینید، قدم به قدم و در یک آن به ماهیت هر چیز پی خواهید برد. افکار نو آموز نوعی تمرین عبادت و ریاضت در اعمال به حساب می آید. این فکر هست که باعث تصدیق بلا تصور و چشم داشت، قضاوت و پیش داوری می شود. به افکار یک نو آموز که به مانند یک کودک دنیای اطراف خود را می بیند نگاه کنید، پر از کنجکاوی، شگفتی بهت و حیرت.



۶ . ما اساسا معتقدیم که شما تلوزیون نگاه می کنید تا فکر نکنید ، و زمانی که شما با کامپیوتر کار می کنید ، می خواهید فکر کنید

مطالعات آکادمیک در طول دهه های مختلف نشان دهنده ی این است که تلویزیون اثر مهلکی بر روح و روان انسان دارد. بیشتر بینندگان تلویزیون می دانند که عمل آنها باعث کندی در ذهن و تباهی آن می شود ولی بیشتر زمان خود را جلوی این جعبه می گذرانند. پس تلویزیون را خاموش کنید و سلول های مغزی خود را نجات دهید. اما بسیار محتاط باشید، کامپیوتر هم می تواند باعث از بین رفتن سلول های مغزی شود. سعی کنید صحبتی داشته باشید با شخصی که به مدت ۸ ساعت در روز به بازی های اکشن یا مسابقه ای می پردازد !



۷ . من تنها کسی هستم که یک چهارم یک بیلیون دلار را در یک سال از دست داده ام … این موضوع خیلی شخصیت ساز است.

اشتباه کردن را برابر با اشتباه بودن ندانید. شخص موفقی وجود ندارد که تا به حال دچار اشتباه یا شکست نشده باشد، افراد موفق اشتباه می کنند و نوع زندگی خود را عوض می کنند یا نحوه ی عملکرد خود را تغییر می دهند که بتوانند با اشتباه خود رویارویی کنند، پس بار دیگر آن اشتباه را انجام نخواهند داد. آنها اشتباهاتشان را بازگو می کنند تا اخطاری باشد نه اینکه نشانه ی نا امیدی یا بی کفایتی باشند. اشتباه کردن به این معنا نیست که مثل یک احمق زندگی می کنید.



۸ . من تمام فن اوری هایم را برای یک بعد از ظهر بودن با سقراط معامله می کنم.

در دهه گذشته ، کتاب های زیادی از شخصیت های بزرگ تاریخی در کتاب خانه های سرتاسر جهان موجود است . و سقراط به همراه لئوناردو داوینچی، نیکولاس کوپرنیک، چالز داروین و آلبرت انیشتن قله های الهامات در استقلال اندیشمندان هستند. اما سقراط اولین بود. چیچرو در مورد سقراط می گوید: ” او فلسفه را از آسمان به صورت زنده برای مردمان به زمین آورد.” بنابراین از اصول سقراط در زندگی، کار، یادگیری و روابط خود استفاده کنید. این کار را برای خودتان انجام دهید نه برای سقراط، و ببینید چه قدر درستی ، زیبایی و خوبی می توانید به زندگی هر روزه ی خود وارد کنید.



۹ . ما اینجا هستیم که تغییری در جهان به وجود آوریم، در غیر این صورت چرا هم اکنون اینجا هستیم؟

شما می دانید که کارهای بزرگی در زندگی می توانید انجام دهید؟ و می دانید که هر زمان که یک فنجان قهوه برای خود می ریزید چقدر این کارهای بزرگ خاک خواهند خورد؟ و قصد دارید قبل از انجام این کارها کمی بیشتر فکر کنید … همه ی ما با هدیه ای به دنیا آمده ایم که به زندگی بدهیم، هدیه ای برای تمام رؤیاهایمان ، رغبت هایمان، احساساتمان و کنجکاوی هایمان. این هدیه در واقع هدف ماست. شمابرای انتخاب هدف خود نیاز به هیچ اجازه ای از دیگران ندارد . هیچ رئیسی، معلمی، والدینی یا کشیشی این قدرت را ندارد برای شما تصمیم بگیرد که هدف شما چیست. فقط باید این هدف منحصر بفرد را بیابید.



۱۰ . زمان برای شما محدود است، پس وقت خود را برای زندگی دیگران تلف نکنید. در عقاید تعصب آمیز به دام نیافتید .به گونه ای زندگی نکنید که نتیجه ی افکار افراد دیگری هستید. نگذارید سر و صداهای افکار دیگر باعث شود به صدای درونی خود گوش نکنید. از همه مهم تر، این جرئت را داشته باشید که از قلب خود پیروی کنید. ضمیر نا خود آگاه تنها چیزی است که می داند شما به چه تبدیل خواهید شد. هر چیز دیگر در درجه ی دوم قرار خواهد گرفت.

آیا شما از زندگی برای به تحقق رساندن رویای دیگران خسته شده اید؟ شک نکنید این زندگی شماست و شما این حق را دارید که هر گونه که می خواهید زندگی کنید. به گونه ای زندگی کنید که شما انتخاب می کنید و شما رئیس خود هستید.

هر یک از این درس ها ممکن است در ابتدا برای گنجاندن در زندگی مشکل به نظر برسد ، اما اگر شما مسیر را هموار کنید این درس ها به سادگی برای شما رخ خواهد داد و خواهید دید که چه پیشرفتی در زندگی و عملکرد خود خواهید داشت . پس پیش بروید و این نکات را رعایت کنید .

به نقل از ویز ویز


برچسب‌ها: <-TagName->

تکنیک های جذب مشتری برای مغازه

 

 

 

امروز بعد از تمام شدن کلاس صبح(در نیک آباد) با آژانس به یک بریانی(بریان یک غذای سنتی فوق العاده خوشمزه اصفهان است) رفتم.این بریانی را راننده آزانس به من پیشنهاد داد. انصافا که بریان خوشمزه ایی هم داشت. طبق عادت با صاحب مغازه شروع به صحبت کردم.به او پیشنهاد دادم از یکی از خانم های این شهر هر روز نان تازه بخرد.(یکی از مشاغل زنان این شهر پخت نان خانگی و فروش آن است).صاحب رستوران گفت از سوپر روبروی مغازه اش نان می خرد و او هم هر روز نان تازه می آورد.برایش استدلال آودم که با قیمت کمتری می تواند از خانم های شهر بخرد .او گفت اشکالی نداره و ترجیح می دهد سوپری همسایه اش از این راه سودی ببرد.چند دقیقه بعد تلفن مغازه زنگ زد و یکی سفارش کباب داد.حدس می زنید چه کسی پشت تلفن بود؟؟؟

مغازه سوپری همسایه!!!

یکی از راههای جلب مشتری کار کردن با مغازه ها و کاسب های اطراف محل کار است.ممکن است شما کمی گران تر مواد مورد نیازتان را بخرید ولی به احتمال زیاد سود بیشتری نصیب شما خواهد شد.وقتی الان با خودم فکر میکنم به این نتیجه می رسم که اگر شخصی درباره کیفیت غذای این رستوران از سوپر مارکت روبروی اش سوال کند مطمئنا او تعریف خواهد کرد،و را تشویقش می کند حتما غذای آن را امتحان کند.چون هرچه فروش این رستوران بالاتر باشد خودش سود بشتری می برد.و جالب تر این که وقتی غذایم تمام شد و از رستوران به بیرون آمدم دیدم دفتر آزانسی که این رستوران را به من معرفی کرد در همسایگی اش قرار دارد.!!!(شماره آزانس را من از روی یک تبلیغ روی دیوار پیدا کرده بودم ). 


برچسب‌ها: <-TagName->

 

استخدام شوید!

 

بسیاری از افراد را می بینم که بیکار هستند .یکی ،دو سال است به دنیال یک کار خوب می گردند و یا دارند فکر می کنند چه کاری را شروع کنند و هنوز هم پیدا نکرده اند.اگر شما جزو این دسته از آدم ها هستید،یک پیشنهاد برای شما دارم:



از همین امروز جایی استخدام شوید و کاری را شروع کنید.منتظر ایجاد شرایط ایده آل نباشید.منتظر درست شدن همه کار ها نباشید!



به عنوان مثال به عنوان یک کمک جوشکار(شاگرد)مشغول به کار شوید.این کار مزایای زیادی دارد:



1)شما یک کار و حرفه را می آموزید.

2)تجربه کاری بدست می آورید،که برای استخدام در مکان های دیگر بسیار موثر است.

3)با انسان های مختلف تعامل پیدا می کنید که می توانند مشتریان آینده کسب و کار شما باشند.آرایشگر معروفی را می شناسم که قبلا در یک مغازه شاگردی می کرد و الان که برای خود مستقل شده است،بسیاری از مشتریان مغازه قبلی را جذب کرده است.

4)راه های جدیدی پیش روی شما گشوده می شود.به عنوان مثال ممکن است با یکی از مشتریان فعلی خود کسب و کار جدیدی را شروع کنید.یا ممکن است ایده جدیدی به دهنتان برسد و کار ،کارفرمایی فعلی را خود ارتقا بخشید. یا بتوانید جنبه های دیگری از آن کسب و کار را کشف کنید و آن ها را گسترش بدهید.مثلا وارد تجارت دستگاه جوش بشوید!

5)یک درآمد کسب می کنید،هر چقدر هم که کم باشد بهتر از هیچی که هست!!!



اما چگونه استخدام شویم؟قبلا در این لینک در این باره توضیح دادم. 


برچسب‌ها: <-TagName->

 

 

با بیست هزار تومان چه کاری می کنید؟؟؟

 

 

 

لطفا قبل از خواندن مطلب اول ۱ دقیقه با خود فکر کنید و بگویید چکاری با ۲۰ هزار تومان ترجیح میدهید بکنید.

آیا یک دقیقه فکر کردید؟ لطفا قبل از ادامه مطلب نظر خود را در قسمت نظرات به همراه نوع فعالیت و حرفه کاری خود ثبت کنید و سپس اقدام به مطالعه مطلب بکنید.



حالا بحث شیرین ۲۰ هزار تومان. با ۲۰ هزار تومان چه کاری میکنید؟ آیا ۲۰ هزار تومان مبلغ خوبی برای سرمایه گذاری هست؟ آیا ۲۰ هزار تومان اصلا مبلغه؟ من ۲۰ کار متفاوت برای انجام با ۲۰ هزار تومان ارائه میکنم! بیایید باهم آپشن هایی را که داریم لیست کنیم (با فرض اینکه حرفه من یک فعال وب هست) :


1) 20 هزار تومان بذاری جلوی گدا باهات قهر میکنه!! پس اصلا حرفشو نزن!


2) والا من ۲۰ هزار تومان میذارم زیر بالش ببینم آخر ماه ی وقت پول آب ، برق ، اجاره کم نیاد بعد بهش فکر میکنم.


3) من که میذارم تو جیبم برای خرج پنجشنبه شب. 


4) والا تو جیبم میذارم ولی مطمئن هستم به پنجشنبه نمیرسه. 


5 ) همین امشب ترتیبشو میدم. هیچی بهتر از تفریح با رفقا نیست بخدا!


6 ) آدم باید ۲۰ هزار تومان بذاره بانک تا یک موقع خوب که حراجیه ، لباسی چیزی بخره باهاش. اینطوری کلی سود کردی.


7) خوب ۲۰ هزار تومان میشه گذاشت بانک و پس انداز کرد. همیشه گفتن قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. و بعد هم که دریا شد خوب یک ماشینی ،خونه ی میخره آدم.


8) 20 هزار تومان بهتره اول بره حساب بانکی که خرج نشه! من برای این کار یک حساب جدا دارم که برا پس اندازامه و سپس زمانی که پول خوبی شد باهاش طلا میخرم. به این میگن سرمایه گذاری موفق و حساب شده. 


9) 20 هزار تومان! خوب این پول من سرمایه گذاری میکنم! یک دوست دارم که کانتینر کانتینر جنس وارد میکنه. رو هر جنس ۱۰% سود میکنه. حالا هر جور شده قانعش میکنم که این ۲۰ هزار تومان بگیره چون بهم گفته بود هر کالای که میاره قیمتش ۳۰ تومان یعنی حتی پول من قیمت یک کالا هم نمیشه. ولی خوب دوستای قدیمی هستیم. 


10 ) خوب من این پولو دو قسمت میکنم ۵ هزار تومان برا تفریحم و ۱۵ تومان برای سرمایه گذاری. اما هنوز فکری نکردم کجا سرمایه گذاری کنم. 


11 ) خوب من ۱۵ تومان میرم ی دوچرخه فکستنی دسته ۲ میخرم. با ۵ تومان میرم تراکت میزنم. این تراکت هارو تو محل خودمون پخش میکنم و شروع میکنم به دلیوری میوه و نون سنگک تو محل .رو هر حمل و نقل نون ۲۵ تومان میگیرم. اگه حجمش زیاد باشه یعنی میوه گوشت اینا ۷۵ تومان. چرا نمیگم ۵۰ و ۱۰۰؟ چون خود مردم اون ۲۵ بقیه رو از جیب اصولا میدن!


12 ) من باهاش واکس میخرم و یک اسپند گردون و یک ساز دهنی و چند شاخه گل! واکسو میمالم به صورتم با ی دست لباس کهنه که دارم، از فردا شبم زیر چاراه پارک وی ترافیکش خوبه پول خوبی آدم در میاره ! هر موقع از روزم بر اساس نیاز مردم یا ساز میزنم یا گل میفروشم یا اسپند دود میکنم.


13 ) من یسری دوست دارم که تو وب کار میکنن و مثل خودمن هستند. باهاشون قرار میذارم بریم بیرون .حساب کردم یجای هست تو ولیعصر قهوه میخورم ۱،۰۰۰ تومان اگه با این ۱۰ نفر آدم ۲ بار برم بیرون ۲۰ تومان خرج شده ولی در عوض با این ۱۰ نفره ارتباطم محکم تر شده و ازشون میخو ام که باهم تبادل لینک کنیم. چون حساب کردم اگه از هر کدوم ۲۰ تا کاربر در روز بیاد تو سایتم یعنی ۲۰۰ تا در روز. حالا اگه آگهی بذارم و رو هر کلیک ۱۰ تومان بگیرم شروع خوبی باید باشه.

 


14 ) من این ۲۰ تومان میدم به یک کسی تبلیغ سایتم رو بکنه تو سایتش. چون اینطوری کلی هیت بدون درد سر میگیرم. 


15 ) من ۲۰ هزار تومان میرم تو پاساژ الاعدین 1 موبایل دسته دو میخرم وای میستم با ۵۰۰ تومان سود به یکی دیگه میفروشم.


16 ) من ۲۰ هزار تومان نگه میدارم .اول میرم تو اینترنت تو سا یتها دنبال ۱۰ تا محصول میگردم از ۱۰ تومان تا ۲۰ تومان. بعد میرم همون کالا رو میذارم تو ایستگاه و سایت های دیگه با قیمت +۵۰۰ تومان. بعد میشینم ببینم کی زنگ میزنه بخره. اگه کسی زنگ زد دلالی شروع میشه. 


17 ) 20 هزار تومان من خرج کارای خیریه میکنم ثوابش برام برکت میاره. 


18 ) 20 هزار تومان! من این پول قرض میدم به دوستم گفته بود پول احتیاج داره و گفت تو دو قسط بر میگردونه. و ۵۰۰ تومان اضافه حاضره روش بده.


19 ) اول یک آگهی میدم تو روزنامه همشهری ترجمه با کمترین هزینه بعد هرکی زنگ زد میگم کلمه ۷ تومان باید بدین بعد ازونور یکی دو نفرم تو اینترنت پیدا میکنم که برام کلمه ۵ تومان ترجمه کنند. با ۱۰ تومان بقیه میرم کارت میزنم هر وقت ترجمه طرف رو خواستم پست کنم کارتم رو باهاش پست میکنم. 


20 ) من با ۲۰ هزار تومان اولین کارمند خودم رو استخدام میکنم تا بشینه یسری کارای نامه نگاری و شاید طراحی صفحات اینترنتمو انجام بده. خوب البته این آدم شاید کلا ماهی برام ۲۰ -۱۰ ساعت بیشتر کار نکنه.



لطفا جواب خود را در قسمت نظرات بنویسید. 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:خلاقیت ,کارآفرینی ,ثروت ,کسب ثروت ,درآمد ,افزایش درآمد ,پول ,, ] [ 13:17 ] [ شیرازیها ]

 

ادکلن پول

یکی از مدیران بخش فروش مایکروسافت عطری را تولید کرده است که بوی اسکناس نو می دهد.
، اگر شما به عنوان یک مدیر مایکروسافت کار کنید احتمالا بوی پول رایحه ای است که بیش از هر چیز به آن علاقه دارید!
در این راستا، "پاتریک مک کارتی" معاون رئیس بخش فروش مایکروسافت به این فکر افتاد که همه باید بتوانند بوی پول را استشمام کنند. به همین دلیل ناگهان ایده تولید عطر جدیدی که بوی پول می دهد در ذهنش درخشید!
ایده "مک کارتی" منجر به تولید عطری با عنوان Money (پول) شد. این عطر در دو مدل His Money برای مردان و Her Money برای زنان عرضه شده است و اجازه می دهد که رایحه اسکناس دلار تازه چاپ شده در فضا پراکنده شود.
براساس گزارش Cnet، ایده ساخت این عطر که 35 دلار قیمت دارد پس از خواندن نتایج یک پژوهش دانشمندان ژاپنی در ذهن معاون رئیس بخش فروش شرکت مایکروسافت شکل گرفت.

نتایج این تحقیقات نشان می داد که اگر رایحه پول در فضای اداره پخش شود کارمندان با میل بیشتری کار می کنند. 


برچسب‌ها: <-TagName->

ظرف غذا : نکته مهم رستوران داری

 

بهترین ظروفی که میشود از آنها در هتل و رستوران و یا سایر اماکن پذیرایی استفاده کرد ظروف چینی میباشد . بهتر است در صورتی که از ظروف چینی در رستوران استفاده میشود از طرح های ساده ی آن استفاده شود . هیچگاه از ظروف طرحدار در رستوران استفاده نکنید . استفاده از رنگ سفید و طرح ساده در این ظروف مزایایی دارد که به نمونه هایی از آنها اشاره میشود.

اولین و شاید مهمترین دلیل آن کنترل پاکیزگی آن است . در ظروفی که روی آنها نقش و نگار زیادی کشیده شده باشد ممکن است هنگام شستشو نقاطی از آلودگی آنها از چشم مخفی بماند .

دلیل دیگر اینکه در بسیاری از کارخانه ها هنگام تولید سرویس های چینی ممکن است در یک مرحله تولید انبوهی از یک مدل انجام شود و پس از آن تولید آن مدل متوقف شود و مدل دیگری تولید شود حال اگر در یک رستوران نیاز به خرید تعدادی از آن مدل مشخص باشد چه باید کرد ؟ یا باید کل سرویس های آن رستوران را تغییر داد و یا اقدام به خرید مدل دیگری کرد که در اینصورت با توجه به دو طرحه شدن ظروف در آن رستوران زیاد صورت خوشی ندارد.

دلیل دیگر در مورد استفاده از ظروف ساده امکان چاپ آرم و نام آن هتل و یا رستوران است که این خود نیز چندین دلیل موجه دارد که به چند مورد از آنها اشاره میشود :

۱- در رستوران های جدید التأسیس که هنوز شناخته شده نیستند و بسیاری از مشتریان آن برای بار اول است که به آن رستوران می آیند در صورتی که خدمات ارائه شده در آن مناسب و با کیفیت باشد ناخود آگاه مشتری به دنبال نام رستوران میگردد که میبایست معمولا نام رستوران همیشه در دسترس مشتری باشد که اگر این نام در ظروف این رستوران حک و چاپ شده باشد کمتر پیش می آید که از دید مشتری مخفی بماند که این خود یکی از راه های موثر تبلیغ میباشد .

۲- یکی دیگر از مسائلی که ممکن است در برخی از رستوران ها با آن برخورد شود این است که گاهی اوقات برخی از مشتریان اقدام به بردن ظروف میکنند که البته این مسئله بسیار کم پیش می آید ولی در اینصورت حتی اگر این اتفاق بیفتد با توجه به چاپ آرم و نام هتل و رستوران روی ظروف این اتفاق به حداقل و یا صفر می انجامد .

۳- دلیل دیگری نیز است و آن اینکه وقتی شما در صدد خرید و سفارش این ظروف هستید با توجه به اینکه میبایست برای مقرون به صرفه بودن تعداد بالایی از آنها را سفارش بدهید پس ناخود آگاه مسئله یکسان بودن سفارش تولید آنها مطرح میشود در نتیجه تمامی ظروف مورد استفاده در آن هتل و رستوران بصورت یکسان از نظر رنگ و طرح و موارد دیگر تولید میشود .

چاپ آرم و نام ، چگونه و کجای ظروف مناسب است؟

به هر حال و آنطور که مسلم است چاپ نام و آرم بر روی ظروف میبایست همراه با قواعد و ضوابط خاص خود باشد و در صورت عمل به آن خارج از ضوابط خاص ممکن است ضرر جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.

آنطور که مسلم است چاپ آرم و نام نباید از اندازه ای خاص کوچکتر و یا بزرگتر باشد ، مکان آن در هر جایی از ظروف خیلی جالب نیست . خود طرح آرم و نام میبایست بگونه ای طراحی شود که در عین حال هم نام آن خوانا بوده و هم طرح آن جذاب باشد .

برای مثال چاپ آرم پشت ظروف هیچ فایده ای ندارد زیرا احتمال برگرداندن ظروف و مشاهده ی آن توسط مشتری تقریبا یک در هزار است و یا چاپ آرم و نام در وسط روی ظروف نیز خیلی توصیه نمیشود زیرا هنگام کشیدن غذا در ظروف معمولا آرم و نام زیر غذا قرار میگیرد . همچنین رنگ آرم و نام باید به گونه ای باشد که به راحتی قابل رویت باشد مثلا چاپ رنگ زرد و یا آبی و صورتی و رنگهای کمرنگ اصلا توصیه نمیشود در کل چاپ آرم و نام قواعدی دارد که برخی از آنها عبارتند از :
در بشقابها بصورت خوانا (نه خیلی بزرگ و نه خیلی کوچک) روی لبه های دور بشقاب باشد .
در فنجان و کاسه ها روی لبه ی بیرونی باشد . ( در فنجان اگر آنرا را روبروی صورت خود به گونه ای که دسته ی آن به جای عدد دوازده ساعت قرار بگیرد ، بگیریم جای چاپ آرم در مکان عدد سه میباشد)
در قاشق ها ، چنگال ها و کارد ها بهترین جنس آن استفاده از استیل است و بهتر است که دسته های این اقلام بدون گل و یا هر طرحی باشد و به جای گل و طرح دسته ، چاپ آرم و نام روی آنها بصورتی که قابل مشاهده باشد بسیار مناسب است .

هیچگاه از ظروف چینی لب پر شده استفاده نکنید.

به نقل از وبلاگ هتلداری 


برچسب‌ها: <-TagName->

نفوذ در دیگران قسمت (1)

 

یکی از اشتباهات ما انسان ها در بحث ارتباطات این است که هموراه تلاش می کنیم که توجه دیگران را به خود جلب کنیم و آنها را نسبت به خود علاقه مند کنیم.اما حقیقت این است که باید بر عکس این کار را انجام دهیم.باید پیش از درو کردن بکاریم.ما پیش از اینکه بخواهیم توجه دیگران را به خود جلب کنیم،باید به دیگران توجه و علاقه نشان بدهیم.حقیقت این است که همه ما انسان ها به توجه و علاقه نشان بدهیم.کودک با اشتیاق جای زخم روی بدنش را به دیگران نشان می دهد و یا عمدا روی بدنش جراحت ایجاد می کند.بزرگتر ها هم همین کار را انجام می دهند.از بیماری ها و جراحی هایشان صحبت می کنند.آن ها را به جزئیات فراوان مثل یک فیلم بیان می کنند.به دیگران توجه و علاقه نشان دهید.به گرمی از آن ها استقبال کنید.سلام و علیک کنید.دست بدهید.پیش پای آن ها بلند شوید.در هنگام خروج آن ها را همراهی کنید.در شروع ارتباط و حتی پشت تلفن لبخند بزنید.لبخند بیان کننده این است که از دیدار و ارتباط با شما خوشحالم،شما محبوب من هستید.یک ضرب المثل چینی وجود دارد که می گوید : (کسی که نمی تواند لبخند بزند نباید مغازه باز کند).لبخند در خانه خوشبختی وشادمانی ایجاد می کند و در تجارت خیر و برکت می آورد .نکته مهمی که وجود دارد این است که این توجه و علاقه باید از صمیم دل باشد.

می گویند:

چرچیل(نخست وزیر اسبق بریتانیا) روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت.

هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.

راننده گفت: “نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم” .

چرچیل از علاقه‌ی این فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد و یک اسکناس ده پوندی به او داد.

راننده با دیدن اسکناس گفت: “گور بابای چرچیل! اگر بخواهید، تا فردا هم این‌جا منتظر می‌مانم!”

به دیگران با صمیمت توجه و علاقه نشان بدهید تا محبت آن ها را جلب کنید.  


برچسب‌ها: <-TagName->

 

نفوذ در دیگران قسمت (2)

 

 

یکی از عمیق ترین امیال در درون ما انسان ها میل به مهم بودن است.فروید ریشه تمام امیال ما را دو انگیزه می داند:


1)تمایلات شهوانی

2)میل به مهم بودن



این میل به مهم بودن است که باعث می شود ما آخرین مد لباس ها را بپوشیم.،شیک ترین اتومبیل ها را برانیم و در مورد پیشرفت فرزندان خود صحبت کنیم.حتی همین میل به مهم بودن است که باعث می شود برخی افراد به کار های خلاف کشیده شوند.وقتی با بسیاری از مجرمان صحبت می کنیم یکی از انگیزه های آن ها این بوده که برای خود شهرتی پیدا کنند.یک از راه های ارضای این میل در دیگران تحسین کردن آن هاست.چرا ما عادت کرده ایم به جنبه های منفی دیگران نگاه کنیم؟؟ بیایید از این به بعد جنبه های مثبت دیگران را پیدا کنیم و آن ها را تحسین کنیم.یکی از مهترین روش های نفوذ در دیگران ،کشف نقاط مثبت آنها و تحسین کردن آن هاست.دیل کارنگی در این باره می گوید: زنی که از غذای او تعریف شود حاضر است در کنار مطبخ خود را قربانی کند!!! 


برچسب‌ها: <-TagName->

 

 تا جایی که می توانید بحث نکنید (نفوذ در دیگران 3)





بهترین راه پیروزی در مباحثات این است که هرگز بحث نکنید.نود و نه درصد مردم خود را بی گناه می دانند و این اصلا اهمیتی ندارد که تا چه اندازه گناه کار هستند.تا حالا مصاحبه با زندونی ها و آدم های خلافکار را دیده اید؟ خودشون را بی تقصیر می دانند و تقصیر را گردن شرایط ،خانواده و دوستان می اندازند.اگر شما بخواهید با دیگران بحث کنید و به آن ها ثابت کنید که اشتباه می کنند در هر صورت بازنده خواهید بود.از هر ده مباحثه نه تای آن طرفین در حالی محل را ترک می کنند که بیش از پیش خودشان را محق می دانند.در مباحثه اگر شکست بخورید که هیچ اگر به نظر خودتان هم برنده بشوید در حقیقت حس غرور طرف مقابل را جریحه دار کرده اید و باعث ایجاد کینه می شوید.تا جایی که می توانید وارد مباحثه و مناظره نشوید.اگر مشتری عصبانی وارد محل کار شما می شود نباید با او بحث کنید نباید اعتراض کنید.باید بگذارید کاملا کیسه شکایات خود را خود را خالی کند و در آخر از اینکه وقت گذاشته از او سپاس گذاری کنید.مشتری عصبانی با شکایت کردن می خواهد شما را تنبیه و شرمنده کند.اما وقتی از او سپاس گداری می کنید در حقیقت او را خنثی می کنید.دقت داشته باشید مشتری که شکایت می کند احتمال خرید بیشتری دارد.اگر با مشت های گره کرده به سوی کسی بروید او هم خواه نا خواه مشت هایش را گره خواهد کرد.اما اگر از او بخواهید که در کنار هم موارد اختلاف را بررسی کنید می بینید که زیاد هم از هم دور نبوده اید و مواردی که در مورد آن توافق دارید خیلی بیشتر از موارد اختلاف بوده است. 


برچسب‌ها: <-TagName->

 

یکی از بزرگترین راز های نفوذ در دیگران خوب گوش دادن است.بسیاری از افراد برای اینکه توجه دیگران را به خود جلب کنند تند تند حرف می زنند،خاطره تعریف می کنند و...

در صورتی که کار آنها کاملا اشتباه است.حرف زدن ضد صمیمت است.برای اینکه محبوب شوید،برای اینکه وارد قلب دیگران شوید باید گوش کنید.شما دو گوش و یک زبان دارید .باید دو برابر چیزی که می گویید گوش کنید.وقتی سکوت می کنید عاقل تر و با تجربه تر به نظر می رسید.کمتر دروغ می گویید،غیبت می کنید و اینها باعث جذب می شود.

رمز بزرگ محبوبیت در خوب گوش کردن است.باید مهارت های شنیداری خود را تقویت کنید.

نکاتی در باره گوش کردن:

1)شنونده خسته و کلافه ایی نباشید.بسیاری از افراد ترجیح می دهند شنونده نداشته باشند تا شنونده خسته و بی حوصله داشته باشند.حتی اگر خیلی خسته هستید به طرف مقابل خود بگویید:الان نمی توانم به حرف های شما خوب گوش بدم.اجازه بدهید در فرصت دیگری با هم صحبت کنیم.

2)هنگام صحبت طرف مقابل تمام توجه تان به او باشد.روزنامه نخوانید،ظرف نشورید،تلوزیون تماشا نکنید.

3)در میان صحبت طرف مقابل ،نظر شخصی ارائه ندهید.حتی اگر مطمئن هستید که دارد اشتباه می کند،به وسط حرف او نپرید.اجازه دهید صحبتش را تمام کند.

مخصوصا آقایون به این نکته توجه داشته باشند که خانم ها به صحبت کردن احتیاج دارند.با صحبت کردن آرام می شوند.حتما در روز مدت زمانی را به همسرتان اختصاص دهید و به صحبت های گوش کنید.

همچنین یکی از بزرگترین راز های فروشندگی ،خوب گوش کردن است.انشاالله در آینده در این باره می نویسم.

(کپی این مطلب با ذکر نام و لینک این سایت مجاز است.)




 


برچسب‌ها: <-TagName->

نفوذ در دیگران(5)

به دیگران هدیه بدهید.

هدیه دادن بمب صمیمیت است.یک ازبهترین راه ها برای ابراز علاقه به دیگران است.وقتی به دیگران هدیه می دهید در حقیقت به آن ها نشان می دهید که به فکرشان هستید و برای شما مهم است.هدیه نباید الزاما گران قیمت باشد،یک شاخه گل یا حتی یک کارت تبریک هم می تواند هدیه خوبی باشد.درهدیه دادن رعایت سه نکته ضروری است:

1)هدیه باید متناسب با شان و سن و سال طرف مقابل باشد.هدیه نامتناسب ممکن است تاثیر منفی بر جای بگذارد.

2)بسته بندی مناسب ارزش هدیه را دو چندان می کند.چه بسا هدایایی که بسته بندی آن ها از خود کالا بیشتر است.

3)نام و نام خوانوادگی طرف مقابل را بر روی هدیه بنویسید.به عنوان مثال به جای اینکه بنویسید تقدیم به دوست عزیزم،بنوسید تقدیم به دوست عزیزم احسان نصیری.

4)اگر کارت تبریک می فرستید،آن را شخصی سازی کنید.بسیار دیدم که شرکت های مختلف کارت تبریک هایی می فرستند که اصلا نمی دانند مخاطب آن ها کیست.نام مخاطب را بر روی کارت تبریک بنویسید.تا جایی که متوناید تلاش کنید امضایتان بر روی کارت باشد.از مهر امضا استفاده نکنید!

تاریخ تولد و یا ازدواج افراد را زیرکانه بدون اینکه بفهمند بدست بیاورید و به آن ها تبریک بگویید،از اعیاد غافل نشوید.روز های جشن روز های خوبی برای نشان دادن صمیمیت هستند.




 


برچسب‌ها: <-TagName->

 

 

 فروشگاه بي انصاف در شيراز  

 

 

نام فروشگاه :  فروشگاههاي  زنجيره اي  رفاه

 

 

 

نشاني : شيراز باهنر شمالي  جنب پارك قوري 

 

 

قيمت ها  بجاي اينكه ارزانتر باشد گران تر از بازار است .

 

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب: فروشگاه بي انصاف در شيراز فروشگاه رفاه, ] [ 11:10 ] [ شیرازیها ]

درباره وبلاگ

انصاف ، اداره جات و فروشندگان با انصاف و بي انصاف را در شيراز بشناسيم .
موضوعات
آرشیو مطالب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1